ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دستور مهم معاون اول برای صیانت از بیتالمال
اعلام ممنوعیت هزینههای تشریفاتی از محل اعتبارات دولتی
معاون اول رئیسجمهور در بخشنامهای ممنوعیت هزینههای زائد، تشریفاتی و غیرضرور از محل اعتبارات دولتی را ابلاغ کرد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر هیأت دولت، محمد مخبر در راستای بند (۱۶) سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و بند (۲۱) سیاستهای کلی نظام اداری و ماده (۱) قانون نحوه اعمال نظارت بر کاهش هزینههای غیرضرور و جلوگیری از تجملگرایی و در اجرای سیاستهای کلی تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، طی بخشنامه ای به کلیه وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات دولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، مؤسسات عمومی غیردولتی و استانداریها، از آنها خواست تا نسبت به انجام موارد زیر اقدام کنند:
۱- اتخاذ تدابیر لازم برای اجرای دقیق قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی و آیین نامههای اجرایی آن و مصوبات مربوط به فهرست ممنوعیت خرید کالاهای خارجی دارای تولید مشابه داخلی
۲- برگزاری هر نوع گردهمایی، همایش، کنگره و بزرگداشت بینالمللی توسط دستگاههای اجرایی براساس شرایط مندرج در آیین نامه نحوه برگزاری گردهماییهای بینالمللی و برگزاری سایر گردهماییها، همایشها و عناوین مشابه صرفاً در موارد مرتبط با وظایف و مأموریتهای قانونی و اولویت دار دستگاهها و احراز تأمین بار مالی آن
۳- لزوم استفاده از خودروهای سواری تولید داخل توسط مقامات و موضوع آیین نامه چگونگی استفاده از خودروهای دولتی
۴- پرهیز از سایر تشریفات و هزینههای زائد و غیر ضرور از جمله در برگزاری میهمانیها و جلسات کاری و تهیه ملزومات و فضاهای اداری.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر هیأت دولت، محمد مخبر در راستای بند (۱۶) سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و بند (۲۱) سیاستهای کلی نظام اداری و ماده (۱) قانون نحوه اعمال نظارت بر کاهش هزینههای غیرضرور و جلوگیری از تجملگرایی و در اجرای سیاستهای کلی تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، طی بخشنامه ای به کلیه وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات دولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، مؤسسات عمومی غیردولتی و استانداریها، از آنها خواست تا نسبت به انجام موارد زیر اقدام کنند:
۱- اتخاذ تدابیر لازم برای اجرای دقیق قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی و آیین نامههای اجرایی آن و مصوبات مربوط به فهرست ممنوعیت خرید کالاهای خارجی دارای تولید مشابه داخلی
۲- برگزاری هر نوع گردهمایی، همایش، کنگره و بزرگداشت بینالمللی توسط دستگاههای اجرایی براساس شرایط مندرج در آیین نامه نحوه برگزاری گردهماییهای بینالمللی و برگزاری سایر گردهماییها، همایشها و عناوین مشابه صرفاً در موارد مرتبط با وظایف و مأموریتهای قانونی و اولویت دار دستگاهها و احراز تأمین بار مالی آن
۳- لزوم استفاده از خودروهای سواری تولید داخل توسط مقامات و موضوع آیین نامه چگونگی استفاده از خودروهای دولتی
۴- پرهیز از سایر تشریفات و هزینههای زائد و غیر ضرور از جمله در برگزاری میهمانیها و جلسات کاری و تهیه ملزومات و فضاهای اداری.
طی حکمی از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی مهدی رمضانی را به عنوان سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور منصوب کرد. وی دانش آموخته رشته اندیشه سیاسی در اسلام در مقطع کارشناسی ارشد است که سوابق اجرایی فرهنگی متعددی در کارنامه فعالیتهای خود دارد.
همچنین رمضانی به مدت 16 سال معاونت انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی را برعهده داشته که در این مدت، 1100 عنوان کتاب به چاپ رسانده است. گفتنی است عضویت در هیأت مدیره نشر شهر، عضویت در هیأت مدیره باغ کتاب، تجربه سه ساله معاونت توسعه کتاب و کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، قائم مقام مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی (وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)، عضو شورای کتاب سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، مدیر طرح گردآوری و انتشار آثار نوقلمان و... در کارنامه وی دیده میشود.
همچنین رمضانی به مدت 16 سال معاونت انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی را برعهده داشته که در این مدت، 1100 عنوان کتاب به چاپ رسانده است. گفتنی است عضویت در هیأت مدیره نشر شهر، عضویت در هیأت مدیره باغ کتاب، تجربه سه ساله معاونت توسعه کتاب و کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، قائم مقام مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات بینالمللی الهدی (وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی)، عضو شورای کتاب سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، مدیر طرح گردآوری و انتشار آثار نوقلمان و... در کارنامه وی دیده میشود.
سخنگوی دولت خبر داد
آغاز ساخت 2 میلیون مسکن در سال آینده
بهادری جهرمی: ۱۷۵ طرح سرمایه گذاری به ارزش 3/3 میلیارد دلار از ۲۱ کشور جهان در سازمان سرمایه گذاری خارجی مصوب شده است
گروه سیاسی/ سخنگوی دولت در واکنش به نقدهایی که نسبت به موضعگیریهای دولتمردان از جمله درباره وضعیت خزانه در آغاز به کار دولت مطرح میشود، تأکید کرد که اولویت دولت پاسخگویی به ناقدان و به مردم است، اما درباره بانیان وضع موجود، نه تنها مردم نقد آنان را برنمیتابند، بلکه آنان باید نسبت به وضع موجود پاسخگو باشند.
علی بهادری جهرمی روز گذشته در نشست خبری خود با خبرنگاران، درباره برخی اظهار نظرها نسبت به وضع خزانه در آغاز به کار دولت سیزدهم، با اشاره به اینکه خزانه در آن زمان مقروض بود، اظهار کرد: احتمال میدهم آقای محمدباقر نوبخت، چون رئیس سازمان برنامه و بودجه بود و نه رئیس خزانه، از وضع خزانه اطلاع نداشت، اما واقعیت این است که دولت در حال حاضر دارد تعهدات متعددی را که از گذشته باقی مانده است تسویه میکند.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه بخشی از مسائل خزانه، تخصیص بدون اعتبار بود، افزود: به آقای نوبخت توصیه میکنم از همکاران خودش در دولت گذشته جویا شود که در نخستین جلسهشان با آقای رئیسی چه نکاتی مطرح شد. بهادری جهرمی در پاسخ به سؤال دیگری درباره نقدهایی که نسبت به انتصابات دولت مطرح میشود، با تأکید بر اینکه دولت اولویت و محور خود را کار برای مردم قرار داده و درگیر حواشی نمیشود، اظهار کرد: این دولت از نقد استقبال میکند و اگر جایی یا تصمیمی نیاز به اصلاح داشته باشد، دولت حتماً از آن استقبال میکند، اما باید میان بانیان وضع موجود و بدنه اجتماعی تفکیک قائل شد، زیرا حامیان وضع موجود در مقام نقادی نیستند، بلکه باید پاسخگو باشند. او همچنین با اشاره به اینکه دولت آقای رئیسی در چهارچوب برنامههای خود عمل خواهد کرد، تصریح کرد: دولت بنا ندارد با دادن وعدههای شعاری و مطالبی که قابل تحقق نباشد، اعتماد مردم را سلب کند. تلاش دولت این است که از همه سلایق و مدیران، به شرط سلامت و توانایی در حل مسأله، کمک بگیرد.
عدالت؛ محور بودجه 1401
سخنگوی دولت در ادامه، هدفگذاری دولت در بودجه 1401 را رشد 8 درصدی عنوان و تأکید کرد که دولت با در پیش گرفتن رویکردهایی مانند «خط قرمز بودن هر تصمیم یا اقدامی که منجر به تورم شود»، «منع خلق پول از سوی بانکها» و «ایجاد ثبات اقتصادی» تلاش میکند زیرساختهای لازم را فراهم کند تا خود مردم رشد اقتصادی 8 درصدی را رقم بزنند.
وی، ایجاد صندوق پیشرفت و عدالت در بودجه با اعتبار 175هزار میلیارد تومانی را از دیگر زمینههای تحقق رشد اقتصادی دانست و گفت: عموم برنامه و اهداف دولت در بودجه با کمک بخش خصوصی و مشارکت آنان محقق میشود که برای این منظور، علاوه بر ایجاد صندوق پیشرفت و عدالت، تخفیف مالیاتی 25 درصدی برای بنگاههای تولیدی و کسب وکارهای خرد درنظر گرفته شده است، ضمن اینکه با طراحی سازوکارهایی تلاش میشود تا از فرارهای مالیاتی، بویژه بخشهایی که سهمی در تولید کشور ندارند، جلوگیری شود.
بهادری جهرمی با اشاره به اینکه در حوزه عمرانی با منابع تعریف شده شاهد یک تحرک جدی در فعالیتهای عمرانی در سال آتی خواهیم بود، تأکید کرد: دولت به دنبال کلنگزنی جدید نیست، بلکه کارویژه خود را تکمیل طرحهای نیمه تمام قرار داده است، به همین دلیل امیدواریم سال آینده شاهد یک جهاد سازندگی در تکمیل طرحهای نیمه تمام باشیم. سخنگوی دولت، کاهش 15 درصدی هزینههای جاری دولت را یکی دیگر از ویژگیهای بودجه 1401 برشمرد و افزود: حذف فقر مطلق رویکرد دیگر دولت در بودجه است، در این زمینه، دریافتی افراد تحت پوشش کمیتههای امداد و بهزیستی، دو برابر میزان افزایش حقوق کارمندان خواهد بود. همچنین تشکیل صندوق مسکن محرومان در جهت تحقق عدالت اجتماعی رویکرد دیگر دولت است.
دو برابر شدن هزینههای طرحهای مربوط به منابع آب، آغاز اجرای 2 میلیون مسکن در سال آینده و برنامهریزی برای افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور، از دیگر محورهای بودجه بود که بهادری جهرمی به آن اشاره کرد. سخنگوی دولت درباره افزایش حقوق نیز با اشاره به اینکه این افزایش حقوق، به صورت پلکانی اما به نفع کمدرآمدها طراحی و پیشبینی شده است، اضافه کرد: متوسط افزایش حقوق کارکنان دولت، 10 درصد است، به این ترتیب که پایینترین دریافتیها 29 درصد افزایش خواهند داشت و بالاترین دریافتیها تا 6 درصد خواهد بود که یک روند کاهشی را نشان میدهد، همچنین حداقل حقوق 4 میلیون و 500 هزار و حداکثر نیز 35 میلیون تومان خواهد بود.
بهادری جهرمی اظهار کرد که در تنظیم سند بودجه، سند آمایش سرزمینی محور بوده و خواهد بود و در این راستا، منابع صندوق پیشرفت و عدالت نیز در هر استان، با تصمیم مدیران استانی هزینه خواهد شد.
تأمین کالای اساسی؛ رسالت دولت
سخنگوی دولت درباره مسأله حذف ارز 4200 تومانی نیز با تأکید بر اینکه رسالت دولت، تأمین کالاهای اساسی و دارو برای مردم است، اظهار کرد: با تصمیم جدید، روش تأمین این کالاها و دارو تغییر میکند، اما اصل مسأله یعنی تأمین اینها برای مردم، همچنان دنبال میشود.
او با بیان اینکه در تأمین کالاهای اساسی و دارو، تأمین منابع به صورت شفافتر و بدون ایجاد زمینه رانت انجام میشود و طراحی این امر نیز به سمت قشر آسیبپذیر است، گفت: این مسأله در بودجه 1401 طوری طراحی شده تا هزینه تمام شده به سمت حلقههای پایینتر جامعه جبران شود، بنابراین، حمایت دولت از اقشار آسیبپذیر و مردم حذف نمیشود، بلکه شیوه تأمین شفاف و غیررانتی میشود.
فعالسازی دیپلماسی اقتصادی
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی در خصوص عملکرد ۱۰۰روزه دولت پیرامون فعالسازی دیپلماسی اقتصادی گفت: یکی از اولویتهای دولت سیزدهم توجه خاص و ویژه به کشورهای همسایه است. نشست سفرای ایران در کشورهای همسایه که اخیراً برگزار شد درهمین راستا بود که با اولویت اقتصادی صورت گرفت.
وی با بیان اینکه با کشورهای همسایه تعاملی جدی در حوزههای اقتصادی خواهیم داشت، افزود: آزادسازی بخش قابل توجهی از منابع خارجی ایران، اجلاس شانگهای، اجلاس اکو و سوآپ گازی مشترک آذربایجان و ترکمنستان نمونههایی از دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
بهادری جهرمی گفت: درهمین مدت اخیر، ۱۷۵ طرح سرمایهگذاری خارجی به ارزش ۳.۳ میلیارد دلار از ۲۱ کشور جهان در سازمان سرمایهگذاری خارجی مصوب و ۲۶۸ میلیون دلار جذب شده و تا پایان سال افزایش چشمگیری خواهد داشت.
دولت نسبت به رفع تحریمها جدی است
سخنگوی دولت درباره روایتهای مختلف مذاکرات وین نیز با اشاره به اینکه نه تنها هدف جمهوری اسلامی ایران، بلکه هدف دولت این بوده که تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی وضع شده علیه ملت ایران رفع شود، اضافه کرد: دولت نسبت به رفع واقعی تحریمها جدی است. او با بیان اینکه طبیعی است کسانی که تحریمها را وضع میکنند یا از توافق خارج میشوند، علاقهای به بیان روایت درست از مذاکرات ندارند و از هر ابزاری برای طرح این روایتها استفاده میکنند، ادامه داد: دولت ایران روایت صحیح از مذاکرات را در دستور کار دارد و آقای باقری نیز سعی کردند واقعیتهای مذاکرات را به مردم منتقل کنند.
بهادری جهرمی با بیان اینکه اگر طرفها نسبت به برداشتن تحریمها جدی باشند، میز مذاکرات میز واقعبینانهای است، اضافه کرد: تمامی پیشنهادهای ایران در مذاکرات در چهارچوب توافق قبلی است و خواستههای ایران هم از ابتدا مشخص بوده است؛ یعنی لغو تمامی تحریمها، مضافاً اینکه نباید از خاطر برد که ایران کشوری نبود که از توافق قبلی خارج شد.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه ایران برای دستیابی به یک توافق سریع، مصمم و جدی است، گفت: هدف ایران از ابتدا مشخص بود؛ لغو همه تحریمها و اگر طرف مقابل در این زمینه عزم واقعی داشته باشد، توافق دست یافتنی است.
طرح اختلافات در جلسه سران قوا
بهادری جهرمی در پاسخ به اینکه چرا پس از جلسات نشست سران، عبارتهای کلی به صورت خبر منتشر میشود، گفت: در گذشته مرسوم بود که سران قوا به جای طرح مشکلات و انتقادها به صورت خصوصی، این مسائل را در تریبونهای عمومی مطرح و به این ترتیب پیام را منتقل میکردند، اما در جلسات اخیر، اختلافها مطرح تا راهحلی پیدا شود.
علی بهادری جهرمی روز گذشته در نشست خبری خود با خبرنگاران، درباره برخی اظهار نظرها نسبت به وضع خزانه در آغاز به کار دولت سیزدهم، با اشاره به اینکه خزانه در آن زمان مقروض بود، اظهار کرد: احتمال میدهم آقای محمدباقر نوبخت، چون رئیس سازمان برنامه و بودجه بود و نه رئیس خزانه، از وضع خزانه اطلاع نداشت، اما واقعیت این است که دولت در حال حاضر دارد تعهدات متعددی را که از گذشته باقی مانده است تسویه میکند.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه بخشی از مسائل خزانه، تخصیص بدون اعتبار بود، افزود: به آقای نوبخت توصیه میکنم از همکاران خودش در دولت گذشته جویا شود که در نخستین جلسهشان با آقای رئیسی چه نکاتی مطرح شد. بهادری جهرمی در پاسخ به سؤال دیگری درباره نقدهایی که نسبت به انتصابات دولت مطرح میشود، با تأکید بر اینکه دولت اولویت و محور خود را کار برای مردم قرار داده و درگیر حواشی نمیشود، اظهار کرد: این دولت از نقد استقبال میکند و اگر جایی یا تصمیمی نیاز به اصلاح داشته باشد، دولت حتماً از آن استقبال میکند، اما باید میان بانیان وضع موجود و بدنه اجتماعی تفکیک قائل شد، زیرا حامیان وضع موجود در مقام نقادی نیستند، بلکه باید پاسخگو باشند. او همچنین با اشاره به اینکه دولت آقای رئیسی در چهارچوب برنامههای خود عمل خواهد کرد، تصریح کرد: دولت بنا ندارد با دادن وعدههای شعاری و مطالبی که قابل تحقق نباشد، اعتماد مردم را سلب کند. تلاش دولت این است که از همه سلایق و مدیران، به شرط سلامت و توانایی در حل مسأله، کمک بگیرد.
عدالت؛ محور بودجه 1401
سخنگوی دولت در ادامه، هدفگذاری دولت در بودجه 1401 را رشد 8 درصدی عنوان و تأکید کرد که دولت با در پیش گرفتن رویکردهایی مانند «خط قرمز بودن هر تصمیم یا اقدامی که منجر به تورم شود»، «منع خلق پول از سوی بانکها» و «ایجاد ثبات اقتصادی» تلاش میکند زیرساختهای لازم را فراهم کند تا خود مردم رشد اقتصادی 8 درصدی را رقم بزنند.
وی، ایجاد صندوق پیشرفت و عدالت در بودجه با اعتبار 175هزار میلیارد تومانی را از دیگر زمینههای تحقق رشد اقتصادی دانست و گفت: عموم برنامه و اهداف دولت در بودجه با کمک بخش خصوصی و مشارکت آنان محقق میشود که برای این منظور، علاوه بر ایجاد صندوق پیشرفت و عدالت، تخفیف مالیاتی 25 درصدی برای بنگاههای تولیدی و کسب وکارهای خرد درنظر گرفته شده است، ضمن اینکه با طراحی سازوکارهایی تلاش میشود تا از فرارهای مالیاتی، بویژه بخشهایی که سهمی در تولید کشور ندارند، جلوگیری شود.
بهادری جهرمی با اشاره به اینکه در حوزه عمرانی با منابع تعریف شده شاهد یک تحرک جدی در فعالیتهای عمرانی در سال آتی خواهیم بود، تأکید کرد: دولت به دنبال کلنگزنی جدید نیست، بلکه کارویژه خود را تکمیل طرحهای نیمه تمام قرار داده است، به همین دلیل امیدواریم سال آینده شاهد یک جهاد سازندگی در تکمیل طرحهای نیمه تمام باشیم. سخنگوی دولت، کاهش 15 درصدی هزینههای جاری دولت را یکی دیگر از ویژگیهای بودجه 1401 برشمرد و افزود: حذف فقر مطلق رویکرد دیگر دولت در بودجه است، در این زمینه، دریافتی افراد تحت پوشش کمیتههای امداد و بهزیستی، دو برابر میزان افزایش حقوق کارمندان خواهد بود. همچنین تشکیل صندوق مسکن محرومان در جهت تحقق عدالت اجتماعی رویکرد دیگر دولت است.
دو برابر شدن هزینههای طرحهای مربوط به منابع آب، آغاز اجرای 2 میلیون مسکن در سال آینده و برنامهریزی برای افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور، از دیگر محورهای بودجه بود که بهادری جهرمی به آن اشاره کرد. سخنگوی دولت درباره افزایش حقوق نیز با اشاره به اینکه این افزایش حقوق، به صورت پلکانی اما به نفع کمدرآمدها طراحی و پیشبینی شده است، اضافه کرد: متوسط افزایش حقوق کارکنان دولت، 10 درصد است، به این ترتیب که پایینترین دریافتیها 29 درصد افزایش خواهند داشت و بالاترین دریافتیها تا 6 درصد خواهد بود که یک روند کاهشی را نشان میدهد، همچنین حداقل حقوق 4 میلیون و 500 هزار و حداکثر نیز 35 میلیون تومان خواهد بود.
بهادری جهرمی اظهار کرد که در تنظیم سند بودجه، سند آمایش سرزمینی محور بوده و خواهد بود و در این راستا، منابع صندوق پیشرفت و عدالت نیز در هر استان، با تصمیم مدیران استانی هزینه خواهد شد.
تأمین کالای اساسی؛ رسالت دولت
سخنگوی دولت درباره مسأله حذف ارز 4200 تومانی نیز با تأکید بر اینکه رسالت دولت، تأمین کالاهای اساسی و دارو برای مردم است، اظهار کرد: با تصمیم جدید، روش تأمین این کالاها و دارو تغییر میکند، اما اصل مسأله یعنی تأمین اینها برای مردم، همچنان دنبال میشود.
او با بیان اینکه در تأمین کالاهای اساسی و دارو، تأمین منابع به صورت شفافتر و بدون ایجاد زمینه رانت انجام میشود و طراحی این امر نیز به سمت قشر آسیبپذیر است، گفت: این مسأله در بودجه 1401 طوری طراحی شده تا هزینه تمام شده به سمت حلقههای پایینتر جامعه جبران شود، بنابراین، حمایت دولت از اقشار آسیبپذیر و مردم حذف نمیشود، بلکه شیوه تأمین شفاف و غیررانتی میشود.
فعالسازی دیپلماسی اقتصادی
سخنگوی دولت در پاسخ به سؤالی در خصوص عملکرد ۱۰۰روزه دولت پیرامون فعالسازی دیپلماسی اقتصادی گفت: یکی از اولویتهای دولت سیزدهم توجه خاص و ویژه به کشورهای همسایه است. نشست سفرای ایران در کشورهای همسایه که اخیراً برگزار شد درهمین راستا بود که با اولویت اقتصادی صورت گرفت.
وی با بیان اینکه با کشورهای همسایه تعاملی جدی در حوزههای اقتصادی خواهیم داشت، افزود: آزادسازی بخش قابل توجهی از منابع خارجی ایران، اجلاس شانگهای، اجلاس اکو و سوآپ گازی مشترک آذربایجان و ترکمنستان نمونههایی از دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
بهادری جهرمی گفت: درهمین مدت اخیر، ۱۷۵ طرح سرمایهگذاری خارجی به ارزش ۳.۳ میلیارد دلار از ۲۱ کشور جهان در سازمان سرمایهگذاری خارجی مصوب و ۲۶۸ میلیون دلار جذب شده و تا پایان سال افزایش چشمگیری خواهد داشت.
دولت نسبت به رفع تحریمها جدی است
سخنگوی دولت درباره روایتهای مختلف مذاکرات وین نیز با اشاره به اینکه نه تنها هدف جمهوری اسلامی ایران، بلکه هدف دولت این بوده که تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی وضع شده علیه ملت ایران رفع شود، اضافه کرد: دولت نسبت به رفع واقعی تحریمها جدی است. او با بیان اینکه طبیعی است کسانی که تحریمها را وضع میکنند یا از توافق خارج میشوند، علاقهای به بیان روایت درست از مذاکرات ندارند و از هر ابزاری برای طرح این روایتها استفاده میکنند، ادامه داد: دولت ایران روایت صحیح از مذاکرات را در دستور کار دارد و آقای باقری نیز سعی کردند واقعیتهای مذاکرات را به مردم منتقل کنند.
بهادری جهرمی با بیان اینکه اگر طرفها نسبت به برداشتن تحریمها جدی باشند، میز مذاکرات میز واقعبینانهای است، اضافه کرد: تمامی پیشنهادهای ایران در مذاکرات در چهارچوب توافق قبلی است و خواستههای ایران هم از ابتدا مشخص بوده است؛ یعنی لغو تمامی تحریمها، مضافاً اینکه نباید از خاطر برد که ایران کشوری نبود که از توافق قبلی خارج شد.
سخنگوی دولت با اشاره به اینکه ایران برای دستیابی به یک توافق سریع، مصمم و جدی است، گفت: هدف ایران از ابتدا مشخص بود؛ لغو همه تحریمها و اگر طرف مقابل در این زمینه عزم واقعی داشته باشد، توافق دست یافتنی است.
طرح اختلافات در جلسه سران قوا
بهادری جهرمی در پاسخ به اینکه چرا پس از جلسات نشست سران، عبارتهای کلی به صورت خبر منتشر میشود، گفت: در گذشته مرسوم بود که سران قوا به جای طرح مشکلات و انتقادها به صورت خصوصی، این مسائل را در تریبونهای عمومی مطرح و به این ترتیب پیام را منتقل میکردند، اما در جلسات اخیر، اختلافها مطرح تا راهحلی پیدا شود.
شاگردان مجیدی در دیداری حساس سپاهان را بردند و صدرنشین شدند
استقلال 20 گرفت
گروه ورزشی/ هفته دهم لیگ برتر فوتبال دیروز با برگزاری دیدار حساس میان استقلال و سپاهان در ورزشگاه آزادی آغاز شد. در حالی که دیروز 23 آذر مصادف با زادروز ناصر حجازی اسطوره فقید استقلال بود، آبی پوشان با قرار دادن تصویری از ناصر خان روی نیمکت یاد او را گرامی داشتند. در این بازی، محمدحسین مرادمند که در بازی قبل استقلال برابر پیکان بهدلیل 4 اخطاره بودن غایب بود، دیروز با صلاحدید مجیدی در ترکیب اصلی قرار گرفت و بهعنوان دفاع چپ ایفای نقش کرد. در این شرایط، عارف آقاسی به دفاع راست رفت تا محمد دانشگر روی نیمکت بنشیند. در مقابل، محرم نویدکیا هم بازیکنانی مانند شهریار مغانلو و سروش رفیعی را روی نیمکت نشاند و هدف سپاهانیها رساندن توپ به یاسین سلمانی و سجاد شهباززاده بود. بازی تا دقیقه ۳۵ موقعیت خاصی نداشت و برخلاف پیشبینیها شاهد فوتبالی نسبتاً سرد و کسلکننده بودیم. البته دو تیم صاحب چند موقعیت نصف و نیمه شدند اما هیچکدام منجر به خطری جدی نشد. تنها نکته مشهود در این دقایق خطاهای پرتعداد بازیکنان روی یکدیگر بود که باعث شد دو تیم نتوانند برنامههای تاکتیکی موردنظر مربیان را در زمین پیاده کنند. با این حال بالاخره دقیقه 36 یخ بازی آب شد و ارسال مهدی مهدیپور از سمت راست را رودی ژستد در داخل محوطه جریمه با ضربه سر برای جعفر سلمانی کاشت و این بازیکن بعد از یک کنترل خوب، با شوت روی پا دروازه سپاهان را باز کرد. با این گل، ژستد به دومین پاس گل و سلمانی به دومین گل فصلش رسید. بلافاصله پس از گل آبیها، شهباززاده در موقعیت نسبتاً مناسبی قرار گرفت ولی سیاوش یزدانی با تکلی بموقع مانع از گلزنی مهاجم سپاهان شد. دقیقه 40 شهباززاده فرصت دیگری را از دست داد. سپاهانیها دقیقه 41 روی اشتباه سیدحسین حسینی در خروج از دروازه میتوانستند به گل تساوی برسند اما ضربه سر فرشاد احمدزاده از کنار دروازه به بیرون رفت. دقیقه 1+45 هم امیرحسین حسینزاده مهاجم جوان استقلال میتوانست با شوتی زیبا و فنی از پشت محوطه جریمه دروازه سپاهان را برای بار دوم باز کند اما کریستوفر کنت با واکنشی عالی دروازه تیمش را نجات داد تا نیمه اول با برتری یک گله استقلال به پایان برسد.
استقلال نیمه دوم را با یک تغییر آغاز کرد و روزبه چشمی بهجای سبحان خاقانی وارد میدان شد تا کمربند خط میانی این تیم محکمتر شود. دقیقه 46 سلمانی در موقعیت تک به تک قرار گرفت و میتوانست خودش و تیمش را دو گله کند اما کنت دروازهبان سپاهان با واکنشی خوب راه توپ را بست. سپاهانیها که بهدنبال گل تساوی بودند، به حملاتشان ادامه دادند و دقیقه 51 شوت امید نورافکن از پشت محوطه جریمه با فاصلهای اندک از بالای دروازه استقلال به بیرون رفت. در ادامه فرهاد مجیدی دقیقه 53 دو تعویض همزمان انجام داد؛ دانشگر به جای آغاسی و ارسلان مطهری بهجای زبیر نیک نفس وارد میدان شدند. دقیقه 55 ضربه سر گئورگی گولسیانی روی ارسال نورافکن را حسینی به زیبایی راهی کرنر کرد. دقیقه 63 هم محمدرضا حسینی صاحب موقعیت خوبی در سمت راست محوطه جریمه استقلال شد اما ضربه این بازیکن از زاویه نسبتاً بسته را گلر آبیها بخوبی مهار کرد. نویدکیا دقیقه 70 شهریار مغانلو را بهجای حسینی و جلال علی محمدی را بهجای محمد کریمی به میدان فرستاد تا بار تهاجمی تیمش را افزایش دهد ولی ثمری نداشت. دقیقه 85 مغانلو صاحب موقعیت خوبی شد و از سمت چپ توپ زمینی را به محوطه جریمه استقلال فرستاد که اسماعیلیفر نتوانست از آن استفاده کند. دقیقه 87 هم نفوذ سلمانی از سمت راست با دخالت مدافعان استقلال دفع شد. سپاهان در نهایت نتوانست از برتری نسبیاش در نیمه دوم بهره ببرد تا این بازی 1-0 به سود استقلال به پایان برسد. استقلال با این برد 20 امتیازی شد و با پشت سرگذاشتن یکی از مدعیان اصلی و صعود به صدر جدول، نمره 20 هم گرفت.
صحبت های فرهاد و محرم پس از بازی
فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال پس از برتری تیمش اظهار داشت: «به هر دو تیم خسته نباشید میگویم. فوتبال خوب و جانداری بود. در نیمه اول به گل رسیدیم و سعی کردیم بازی را مدیریت کنیم. سپاهان تیم بسیار خوبی است که توانستیم این تیم خوب را شکست بدهیم. از بازیکنانم راضی هستم و بعد از گل سعی کردیم بازی را مدیریت کنیم و در این کار خیلی موفق بودیم. از خط دفاعی تیمم بسیار راضی هستم. در این بازی دنبال سه امتیاز بودیم که آن را به دست آوردیم. در این فصل از تعدادی بازیکن جوان استفاده کردم و برای اینکه تیم کمی هماهنگتر و هجومیتر شود، نیاز به زمان داریم.» محرم نویدکیا، سرمربی سپاهان هم گفت:«ما در نیمه اول عالی بازی کردیم و در نیمه دوم این روند را ادامه دادیم. استقلال یکی، دو موقعیت نسبتاً خوب داشت اما غیر از آن، بازی خوبی انجام نداد. آنها در ضد حملات موقعیتهایی بهدست آوردند و خوب عمل کردند. درکل ما نتوانستیم از موقعیتها استفاده کنیم. به استقلال بابت بردی که کسب کرد تبریک میگویم. باید از بازیکنانم هم تشکر کنم که فوقالعاده تلاش کردند و نکات تاکتیکی را دقیق انجام دادند. آنها توانستند موقعیتهای زیادی ایجاد کنند که اگر از آنها استفاده میکردیم به پیروزی میرسیدیم اما متأسفانه باختیم.»
استقلال نیمه دوم را با یک تغییر آغاز کرد و روزبه چشمی بهجای سبحان خاقانی وارد میدان شد تا کمربند خط میانی این تیم محکمتر شود. دقیقه 46 سلمانی در موقعیت تک به تک قرار گرفت و میتوانست خودش و تیمش را دو گله کند اما کنت دروازهبان سپاهان با واکنشی خوب راه توپ را بست. سپاهانیها که بهدنبال گل تساوی بودند، به حملاتشان ادامه دادند و دقیقه 51 شوت امید نورافکن از پشت محوطه جریمه با فاصلهای اندک از بالای دروازه استقلال به بیرون رفت. در ادامه فرهاد مجیدی دقیقه 53 دو تعویض همزمان انجام داد؛ دانشگر به جای آغاسی و ارسلان مطهری بهجای زبیر نیک نفس وارد میدان شدند. دقیقه 55 ضربه سر گئورگی گولسیانی روی ارسال نورافکن را حسینی به زیبایی راهی کرنر کرد. دقیقه 63 هم محمدرضا حسینی صاحب موقعیت خوبی در سمت راست محوطه جریمه استقلال شد اما ضربه این بازیکن از زاویه نسبتاً بسته را گلر آبیها بخوبی مهار کرد. نویدکیا دقیقه 70 شهریار مغانلو را بهجای حسینی و جلال علی محمدی را بهجای محمد کریمی به میدان فرستاد تا بار تهاجمی تیمش را افزایش دهد ولی ثمری نداشت. دقیقه 85 مغانلو صاحب موقعیت خوبی شد و از سمت چپ توپ زمینی را به محوطه جریمه استقلال فرستاد که اسماعیلیفر نتوانست از آن استفاده کند. دقیقه 87 هم نفوذ سلمانی از سمت راست با دخالت مدافعان استقلال دفع شد. سپاهان در نهایت نتوانست از برتری نسبیاش در نیمه دوم بهره ببرد تا این بازی 1-0 به سود استقلال به پایان برسد. استقلال با این برد 20 امتیازی شد و با پشت سرگذاشتن یکی از مدعیان اصلی و صعود به صدر جدول، نمره 20 هم گرفت.
صحبت های فرهاد و محرم پس از بازی
فرهاد مجیدی، سرمربی استقلال پس از برتری تیمش اظهار داشت: «به هر دو تیم خسته نباشید میگویم. فوتبال خوب و جانداری بود. در نیمه اول به گل رسیدیم و سعی کردیم بازی را مدیریت کنیم. سپاهان تیم بسیار خوبی است که توانستیم این تیم خوب را شکست بدهیم. از بازیکنانم راضی هستم و بعد از گل سعی کردیم بازی را مدیریت کنیم و در این کار خیلی موفق بودیم. از خط دفاعی تیمم بسیار راضی هستم. در این بازی دنبال سه امتیاز بودیم که آن را به دست آوردیم. در این فصل از تعدادی بازیکن جوان استفاده کردم و برای اینکه تیم کمی هماهنگتر و هجومیتر شود، نیاز به زمان داریم.» محرم نویدکیا، سرمربی سپاهان هم گفت:«ما در نیمه اول عالی بازی کردیم و در نیمه دوم این روند را ادامه دادیم. استقلال یکی، دو موقعیت نسبتاً خوب داشت اما غیر از آن، بازی خوبی انجام نداد. آنها در ضد حملات موقعیتهایی بهدست آوردند و خوب عمل کردند. درکل ما نتوانستیم از موقعیتها استفاده کنیم. به استقلال بابت بردی که کسب کرد تبریک میگویم. باید از بازیکنانم هم تشکر کنم که فوقالعاده تلاش کردند و نکات تاکتیکی را دقیق انجام دادند. آنها توانستند موقعیتهای زیادی ایجاد کنند که اگر از آنها استفاده میکردیم به پیروزی میرسیدیم اما متأسفانه باختیم.»
«ایران» به یکی از شبهات مخالفان دولت پاسخ میدهد
رویکرد تیم مذاکره کننده فعلی و پیشین ایران چه تفاوتی دارد؟
گروه سیاسی/ اکنون که مذاکرات ایران و 1+4 در وین در حال پیگیری است جریان رسانهای حامی دولت قبل سعی دارد تا با یک گزاره ساده و البته پراشکال مذاکره کنندگان کنونی را در مدل، تاکتیک و هدف مذاکراتی پیرو تیم مذاکره کننده پیشین عنوان کند. آنها با این سؤال که چرا منتقدان دیروز برجام امروز برای احیای آن تلاش میکنند یک بازی رسانهای را در پیش گرفتهاند تا در نهایت اینگونه به مخاطب القا کنند که توافق 2015 توافق
ایده آل برای ایران بوده که علی رغم تغییر دولت و روی کار آمدن دولتی که مخالف گفتمان و عملکرد دولت پیش بوده است نیز در تلاش برای دستیابی به مفاد آن توافق است.
پیش از پاسخگویی به این شبههافکنی باید به یاد داشته باشیم که توافق نامتوازن برجام با ایرادات فراوان ساختاری همچنان پر ایراد و انتقاد است و رویکرد تیم مذاکره کننده نیز هر چه کمتر کردن این ایرادات است. خروج یکجانبه و بدون هزینه دولت امریکا از این توافق، وعدههای دروغین اروپا در تأمین خواستههای ایران، مکانیزم عجیب ماشه و خللهای فراوانی که در مسیر رفع تحریمها، برجام را به «تقریباً هیچ» تبدیل کرده بود به تنهایی میتواند این گزاره را تأیید کند که برجام ایرادات ساختاری مهمی داشته است. دولت امریکا از همان ابتدا در پی آن بود تا با استفاده از خللهای موجود در برجام از امتیازات این توافق کاسته، رفع تحریمهای ایران را به سایر مسائل گره بزند و دولت روحانی را ملزم به پذیرش برجامهای دیگر کند.
حامیان توافق عوامانه برجام سعی دارند با سادهسازی راهبردهای ضدایرانی و شباهتسازی مذاکرات کنونی با مذاکرات منتج به برجام در دولت قبل، عملیات رسانهای را علیه تیم مذاکره کننده ایران پیگیری کنند.
برای مشخص شدن تفاوت رویکرد تیم مذاکره کننده فعلی ایران با تیم پیشین به نکات زیر اشاره میشود:
1.انجام اقدامات متقابل در مقابل نقض عهد دشمن همواره مورد تأکید حامیان منافع ملی بوده است. این راهبرد یک اقدام عقلانی به مثابه اقدام متقابل ایران در مقابل بدعهدی دشمن به حساب میآمد اما دولت قبل بر مبنای سیاستی که آن را صبر استراتژیک معرفی کرده بود از پاسخ متقابل به بدعهدی طرف مقابل طفره میرفت و اینگونه امریکا و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان را در بی توجهی به تعهداتشان و نقض بیشتر مفاد برجام تهییج میکرد تا جایی که از اردیبهشت 97 و خروج امریکا از برجام تا زمان تصویب قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها در سال 99 دولت روحانی هیچ اقدام متقابلی را در دستور کار قرار نداد. به بیان دیگر علی رغم خروج امریکا از برجام، دولت قبل همچنان بر انجام محدودیتهای برجامی اصرار میورزید.
به همین دلیل رهبرانقلاب بعداً با انتقاد از این رویه دولت فرمودند: «وقتی امریکا از برجام خارج شد و دیگران هم با او همراهی کردند، دستور قرآن این است که «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ» تو هم تعهد را رها کن که با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد و بتدریج بخشی از آنها را کاهش داد که البته این موارد نیز در صورت عمل کردن آنها به وظایفشان قابل برگشت است.»
2. با ادامه سیاست انفعالی صبر استراتژیک توسط دولت دوازدهم، همزمان مجلس ایران از حق قانونی خود استفاده و کاهش تعهدات برجامی و حرکت به سمت اقدام متقابل را (با وجود مخالفت صریح دولت روحانی) عملیاتی کرد و از دیماه سال 1399 راهبرد صبراستراتژیک کمرنگ شد.
رهبری انقلاب با اشاره به تصمیم مجلس درباره لغو تعهدات برجامی آن را «تصمیم درست و کاملاً منطقی و عقلایی و قابل قبول» دانسته و تأکید کردند: «وقتی طرف مقابل به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نمیکند معنی ندارد جمهوری اسلامی به همه تعهدات خود عمل کند. لذا از مدتها پیش برخی تعهدات را لغو کردند و اخیراً هم تعهدات دیگری را کنار گذاشتند.» همچنین ایشان این سیاست رسمی را سال گذاشته بیان داشتند که «چنانچه آنها تعهدات خود را انجام دهند ما هم برمیگردیم.» بنابراین سیاست ایران در مقابل بدعهدی امریکا از سیاست انفعالی محض و نادیده گرفتن نقض برجام توسط دولت روحانی به سیاست بازگشت طرفین به تعهدات برجامی تغییر پیدا کرد و تا آن زمان نیز ایران بر مبنای قانون مجلس به صورت گام به گام تعهدات خود در قبال برجام را کاهش داد.
این سیاست تخطی ناپذیر ایران همزمان با تغییر دولت در امریکا و بیان این ادعا که دولت جو بایدن مخالف سیاست فشار حداکثری است فضای جدیدی ایجاد کرد تا این ادعاهای امریکاییها در نظام بینالملل مورد راستی آزمایی قرار بگیرد و ایران در مقام طلبکار وارد مذاکرات شود. بنابراین بازگشت به تعهدات ایران در صورت بازگشت امریکا از مسیر اشتباه خود سیاستی در مقابل رویکرد بشدت انفعالی دولت گذشته بوده است. این نکته نیز باید مورد توجه قرار بگیرد که متن برجام به گونهای نوشته شده است که ایران در قبال بدعهدی و نقض توافق از سوی طرف مقابل هیچ اقدام مؤثر و عملی برای مجاب کردن آن کشورها به تعهداتش، نمیتوانست انجام دهد.
3. دولت جدید امریکا در حالی ادعا میکرد که مخالف راهبردهای دونالد ترامپ علیه ایران بوده که در روز اول قدرت گرفتن خود با 13 دستور اجرایی همه تصمیمات دولت گذشته این کشور را لغو کرد اما تنها تجدید نظر در سیاستهای امریکا در قبال ایران را عملیاتی نکرد تا همسویی حاکمیت این کشور در سیاستهای ضدایرانی را نمایان کند. با این حال ایران با اعلام اهداف و شروط جدید در اواخر دولت دوازدهم وارد دورجدید مذاکرات شد تا حسن نیت ایران به کشورهای مختلف جهان و بخصوص همپیمانان و متحدان ایران نشان داده شود.
به بیان دیگر علی رغم جابهجایی دولت در ایران در بعد بینالمللی جایگاه حقوقی دولت ایران ثابت است و این مطالبه میان کشورهای 1+5 شکل گرفته بود که ایران پایبند به «قول و قرارها» برای احیای برجام باشد.
4. با همه این تفاسیر تیم مذاکره کننده فعلی به عنوان وارث چنین شرایطی خود را ملزم به سیاستهای نظام درخصوص ممنوعیت هرگونه مذاکرات فرابرجامی میداند و صرفاً در صورت بازگشت امریکا به تعهدات 2015 و عمل به آن، به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت. همین نکته یعنی عدم ورود به مباحث فرابرجامی یکی از تفاوتهای اساسی تیم مذاکره کننده فعلی با تیم مذاکره کننده پیشین است. در شرایطی که امریکاییها حتی در همان شش دور مذاکرات اولیه وین خواستههای فرابرجامی پمپئو را پیگیری میکردند اکنون با مذاکره کنندگانی مواجه شدند که اجازه چنین گفتوگوهایی را نمیدهند که مانع راهبرد کلان امریکا برای رسیدن به برجامهای دیگر است. تیم مذاکره کننده کنونی اکنون به مثابه سدی در مقابل تله امریکاییها قرار دارد که اجازه نمیدهد آنها از برجام پلی برای گامهای فرابرجامی بسازند. با وجود مشکلات ساختاری در برجام، ایران اکنون تلاش دارد تا با پیگیری کردن موضوعاتی چون رفع مؤثر تحریمها، تضمین دادن امریکاییها و راستیآزمایی، تعدادی از خللها و شکافهای موجود و مهم برجامی را که امریکا از آن همواره سوء استفاده کرده جلوگیری کند و همزمان خط برخی کشورها در فرار ایران از مذاکرات و مقصر جلوه دادن ایران را که میتواند مبدأ اتفاقات هزینهآور بعدی برای ایران باشد خنثی کند.
5. تیم مذاکره کننده فعلی تلاش دارد کم کاریهای تیم مذاکره کننده قبلی در تنظیم برجام و بی توجهی به عهدشکنی امریکا را جبران کند. به بیان بهتر مذاکره کنندگان کنونی تلاش دارند امریکا را به پذیرش تعهدات هرچند حداقلی برجام به عنوان اقدامی که دولت قبل در آن ناکام بود وادار کنند، پر واضح است این رویکرد با بی تفاوتی نسبت به عهدشکنی امریکا که رویکرد تیم مذاکره قبلی بود، کاملاً متفاوت است. همین گزاره عمق تفاوت دو تیم مذاکراتی دولت دوازدهم و سیزدهم را نشان میدهد.
ایده آل برای ایران بوده که علی رغم تغییر دولت و روی کار آمدن دولتی که مخالف گفتمان و عملکرد دولت پیش بوده است نیز در تلاش برای دستیابی به مفاد آن توافق است.
پیش از پاسخگویی به این شبههافکنی باید به یاد داشته باشیم که توافق نامتوازن برجام با ایرادات فراوان ساختاری همچنان پر ایراد و انتقاد است و رویکرد تیم مذاکره کننده نیز هر چه کمتر کردن این ایرادات است. خروج یکجانبه و بدون هزینه دولت امریکا از این توافق، وعدههای دروغین اروپا در تأمین خواستههای ایران، مکانیزم عجیب ماشه و خللهای فراوانی که در مسیر رفع تحریمها، برجام را به «تقریباً هیچ» تبدیل کرده بود به تنهایی میتواند این گزاره را تأیید کند که برجام ایرادات ساختاری مهمی داشته است. دولت امریکا از همان ابتدا در پی آن بود تا با استفاده از خللهای موجود در برجام از امتیازات این توافق کاسته، رفع تحریمهای ایران را به سایر مسائل گره بزند و دولت روحانی را ملزم به پذیرش برجامهای دیگر کند.
حامیان توافق عوامانه برجام سعی دارند با سادهسازی راهبردهای ضدایرانی و شباهتسازی مذاکرات کنونی با مذاکرات منتج به برجام در دولت قبل، عملیات رسانهای را علیه تیم مذاکره کننده ایران پیگیری کنند.
برای مشخص شدن تفاوت رویکرد تیم مذاکره کننده فعلی ایران با تیم پیشین به نکات زیر اشاره میشود:
1.انجام اقدامات متقابل در مقابل نقض عهد دشمن همواره مورد تأکید حامیان منافع ملی بوده است. این راهبرد یک اقدام عقلانی به مثابه اقدام متقابل ایران در مقابل بدعهدی دشمن به حساب میآمد اما دولت قبل بر مبنای سیاستی که آن را صبر استراتژیک معرفی کرده بود از پاسخ متقابل به بدعهدی طرف مقابل طفره میرفت و اینگونه امریکا و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان را در بی توجهی به تعهداتشان و نقض بیشتر مفاد برجام تهییج میکرد تا جایی که از اردیبهشت 97 و خروج امریکا از برجام تا زمان تصویب قانون اقدام راهبردی برای رفع تحریمها در سال 99 دولت روحانی هیچ اقدام متقابلی را در دستور کار قرار نداد. به بیان دیگر علی رغم خروج امریکا از برجام، دولت قبل همچنان بر انجام محدودیتهای برجامی اصرار میورزید.
به همین دلیل رهبرانقلاب بعداً با انتقاد از این رویه دولت فرمودند: «وقتی امریکا از برجام خارج شد و دیگران هم با او همراهی کردند، دستور قرآن این است که «فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ» تو هم تعهد را رها کن که با این حال باز هم دولت محترم ما تعهدات را رها نکرد و بتدریج بخشی از آنها را کاهش داد که البته این موارد نیز در صورت عمل کردن آنها به وظایفشان قابل برگشت است.»
2. با ادامه سیاست انفعالی صبر استراتژیک توسط دولت دوازدهم، همزمان مجلس ایران از حق قانونی خود استفاده و کاهش تعهدات برجامی و حرکت به سمت اقدام متقابل را (با وجود مخالفت صریح دولت روحانی) عملیاتی کرد و از دیماه سال 1399 راهبرد صبراستراتژیک کمرنگ شد.
رهبری انقلاب با اشاره به تصمیم مجلس درباره لغو تعهدات برجامی آن را «تصمیم درست و کاملاً منطقی و عقلایی و قابل قبول» دانسته و تأکید کردند: «وقتی طرف مقابل به هیچ کدام از تعهدات خود عمل نمیکند معنی ندارد جمهوری اسلامی به همه تعهدات خود عمل کند. لذا از مدتها پیش برخی تعهدات را لغو کردند و اخیراً هم تعهدات دیگری را کنار گذاشتند.» همچنین ایشان این سیاست رسمی را سال گذاشته بیان داشتند که «چنانچه آنها تعهدات خود را انجام دهند ما هم برمیگردیم.» بنابراین سیاست ایران در مقابل بدعهدی امریکا از سیاست انفعالی محض و نادیده گرفتن نقض برجام توسط دولت روحانی به سیاست بازگشت طرفین به تعهدات برجامی تغییر پیدا کرد و تا آن زمان نیز ایران بر مبنای قانون مجلس به صورت گام به گام تعهدات خود در قبال برجام را کاهش داد.
این سیاست تخطی ناپذیر ایران همزمان با تغییر دولت در امریکا و بیان این ادعا که دولت جو بایدن مخالف سیاست فشار حداکثری است فضای جدیدی ایجاد کرد تا این ادعاهای امریکاییها در نظام بینالملل مورد راستی آزمایی قرار بگیرد و ایران در مقام طلبکار وارد مذاکرات شود. بنابراین بازگشت به تعهدات ایران در صورت بازگشت امریکا از مسیر اشتباه خود سیاستی در مقابل رویکرد بشدت انفعالی دولت گذشته بوده است. این نکته نیز باید مورد توجه قرار بگیرد که متن برجام به گونهای نوشته شده است که ایران در قبال بدعهدی و نقض توافق از سوی طرف مقابل هیچ اقدام مؤثر و عملی برای مجاب کردن آن کشورها به تعهداتش، نمیتوانست انجام دهد.
3. دولت جدید امریکا در حالی ادعا میکرد که مخالف راهبردهای دونالد ترامپ علیه ایران بوده که در روز اول قدرت گرفتن خود با 13 دستور اجرایی همه تصمیمات دولت گذشته این کشور را لغو کرد اما تنها تجدید نظر در سیاستهای امریکا در قبال ایران را عملیاتی نکرد تا همسویی حاکمیت این کشور در سیاستهای ضدایرانی را نمایان کند. با این حال ایران با اعلام اهداف و شروط جدید در اواخر دولت دوازدهم وارد دورجدید مذاکرات شد تا حسن نیت ایران به کشورهای مختلف جهان و بخصوص همپیمانان و متحدان ایران نشان داده شود.
به بیان دیگر علی رغم جابهجایی دولت در ایران در بعد بینالمللی جایگاه حقوقی دولت ایران ثابت است و این مطالبه میان کشورهای 1+5 شکل گرفته بود که ایران پایبند به «قول و قرارها» برای احیای برجام باشد.
4. با همه این تفاسیر تیم مذاکره کننده فعلی به عنوان وارث چنین شرایطی خود را ملزم به سیاستهای نظام درخصوص ممنوعیت هرگونه مذاکرات فرابرجامی میداند و صرفاً در صورت بازگشت امریکا به تعهدات 2015 و عمل به آن، به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت. همین نکته یعنی عدم ورود به مباحث فرابرجامی یکی از تفاوتهای اساسی تیم مذاکره کننده فعلی با تیم مذاکره کننده پیشین است. در شرایطی که امریکاییها حتی در همان شش دور مذاکرات اولیه وین خواستههای فرابرجامی پمپئو را پیگیری میکردند اکنون با مذاکره کنندگانی مواجه شدند که اجازه چنین گفتوگوهایی را نمیدهند که مانع راهبرد کلان امریکا برای رسیدن به برجامهای دیگر است. تیم مذاکره کننده کنونی اکنون به مثابه سدی در مقابل تله امریکاییها قرار دارد که اجازه نمیدهد آنها از برجام پلی برای گامهای فرابرجامی بسازند. با وجود مشکلات ساختاری در برجام، ایران اکنون تلاش دارد تا با پیگیری کردن موضوعاتی چون رفع مؤثر تحریمها، تضمین دادن امریکاییها و راستیآزمایی، تعدادی از خللها و شکافهای موجود و مهم برجامی را که امریکا از آن همواره سوء استفاده کرده جلوگیری کند و همزمان خط برخی کشورها در فرار ایران از مذاکرات و مقصر جلوه دادن ایران را که میتواند مبدأ اتفاقات هزینهآور بعدی برای ایران باشد خنثی کند.
5. تیم مذاکره کننده فعلی تلاش دارد کم کاریهای تیم مذاکره کننده قبلی در تنظیم برجام و بی توجهی به عهدشکنی امریکا را جبران کند. به بیان بهتر مذاکره کنندگان کنونی تلاش دارند امریکا را به پذیرش تعهدات هرچند حداقلی برجام به عنوان اقدامی که دولت قبل در آن ناکام بود وادار کنند، پر واضح است این رویکرد با بی تفاوتی نسبت به عهدشکنی امریکا که رویکرد تیم مذاکره قبلی بود، کاملاً متفاوت است. همین گزاره عمق تفاوت دو تیم مذاکراتی دولت دوازدهم و سیزدهم را نشان میدهد.
«ایران» از مشکلات و هزینههای گفتار درمانی ناشنوایان گزارش میدهد
کودکان کم شنوا در انتظارحمایت بیمه
پرستو رفیعی
خبرنگار
در دنیای امروز بسیاری از ما بهدنبال لحظهای سکوت هستیم تا آرامش خود را بازیابیم اما در همین دنیا، افرادی هستند که زندگیشان به سکوت گره خورده است. سکوتی تلخ که بر جنبههای مختلف زندگی آنها سایه انداخته و مانع رشد مهارتهای ارتباطی و اجتماعی آنها شده است. کودکان کم شنوا و ناشنوا نمونهای از این افراد هستند که ناخواسته قدم به دنیای سکوت گذاشتهاند و برای رهایی از این معلولیت پنهان و بازگشت به جامعه، نیازمند مداخلات توانبخشی هستند. در شرایطی که 70 درصد ارتباطات هر فرد از طریق گفتار و شنیدار است و لزوم استفاده از مداخلات توانبخشی برکسی پوشیده نیست، متأسفانه دستیابی و بهرهمندی از این خدمات برای بسیاری از کودکان سرابی بیش نیست. چون خانواده آنها توانایی پرداخت هزینههای تربیت شنوایی و گفتار درمانی را ندارند و بیمههای پایه و مکمل نیز این خدمت را تحت پوشش قرار نمیدهند. از اینرو کوله بار هزینههای این قشر از جامعه هرروز سنگینتر از روز قبل میشود و پیمودن این مسیر سختتر و دشوارتر.
شیوع بیماری کرونا در جهان مانعی دیگر بر سر راه بازگشت این کودکان به دنیای ارتباطات اجتماعی بدل شده چرا که ارتباط نزدیک در گفتار درمانی و احتمال ابتلا به بیماری باعث شده بسیاری از خانوادهها عطای گفتاردرمانی را به لقایش ببخشند یا آن را از طریق آنلاین ادامه دهند که قطعاً مانند شیوه حضوری ثمربخش نخواهد بود.
امیر از این کودکان کم شنوا است. او اولین کلمه را در 8 سالگی برزبان آورده است. چون خانواده 8 نفره او آنقدر درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی هستند که درمان بیمارستان امیر در اولویت نیست. حالا اما به همت پدر و چند خیّر او توانسته درمان خود را از سر بگیرد و در 8 سالگی نام خود را به زبان بیاورد. او در یکی از مناطق محروم جنوب کشور زندگی میکند. ضعف او در شنیدن و سخن گفتن مانع از حضور او در مدرسه شده اما به گفته مادرش حالا که به درمان پاسخ داده امیدوار است که بزودی تحصیل را شروع کند.
زینت اما دخترکی 5 ساله است. اوهم با افت شنوایی به دنیا آمد. مادرش همان ماههای نخست تولدش متوجه شد که دخترک به صداهای محیط پاسخ مناسبی نمیدهد و دچار مشکل شنوایی است. درمان زینت از همان ماههای نخست زندگیاش آغاز شده اما حالا دیگر رمقی برای پدر و مادرش نمانده است. مادر زینت میگوید: همسرم یک کارگر ساده است اما همین که فهمیدیم زینت کم شنواست همه پس انداز، طلا و از وسایل خانه هرآنچه قابل فروش بود فروختیم تا سمعک خوب و مناسب برای دخترکم تهیه کنیم و هزینه درمان او را بپردازیم. خدا میداند برما چه گذشت و من چقدر به منشی و درمانگر دخترم اصرار کردم که هزینه کمتری از ما بگیرد گاهی از خودم خجالت میکشیدم اما متأسفانه بیمه این هزینهها را پرداخت نمیکرد و من چارهای جز فروختن وسایل و التماس به درمانگران دخترم نداشتم. اما حالا خوشحالم که فرزندم میتواند مانند همسالانش حرف بزند.
از هر 1000 تولد زنده 2 تا 4 نوزاد دچار کمشنوایی هستند
به روایت آمار از هر 1000نفر موالید زنده 2 تا 4 نوزاد دچار درجاتی از کم شنوایی هستند که با غربالگری مشخص میشوند. در حقیقت اگر این معلولیت قبل از سه ماهگی تشخیص داده شود و این کودکان از همان ماههای ابتدایی تولد و قبل از 6 ماهگی تحت درمانهای توانبخشی قرارگیرند میتوانند مانند سایر کودکان در مدارس عادی به تحصیل خود ادامه دهند و از زندگی طبیعی بهرهمند شوند.
درواقع تجویز وسیله کمک شنوایی مانند سمعک، کاشت حلزون، تربیت شنوایی وگفتار درمانی، مداخلات توانبخشی مورد نیاز برای مبتلایان به ناشنوایی و کم شنوایی در سنین کودکی بهشمار میآید که نیازمند صرف هزینه بسیار بالایی است که بعضاً از توان خانوادهها خارج میشود. متأسفانه در این مورد جای خالی بیمههای پایه بهشدت به چشم میآید و خانواده این کودکان تنها پای در این کارزار میگذارند.
البته بهزیستی هم بخشی از این هزینهها را برای جمعیت هدف خود پرداخت میکند اما تعداد افرادی که تحت پوشش بهزیستی هستند یعنی حدود 222 هزار نفر در مقایسه با جمعیت بیش از یک و نیم میلیونی ناشنوایان، تعداد زیادی نیست و رهایی از این مشکل نیاز به عزمی جدی و اقداماتی مؤثرتر دارد.
سیداحمد خادم، معاون امورتوانبخشی بهزیستی استان تهران با تأکید بر اهمیت حمایت از خانوادههای دارای فرزند کم شنوا یا ناشنوا به «ایران» میگوید: سازمان بهزیستی با هدف حمایت فرد ناشنوا و کمشنوا و خانوادهاش، مراکزی را با نام مرکز خدمات آموزشی و توانبخشی روزانه خانواده و کودکان مبتلا به اختلال شنوایی راهاندازی کرده است که در این مراکز خدمات گفتار درمانی و تربیت شنیداری ارائه میشود.
او با اشاره به اینکه در حال حاضر 4 مرکز خدمات آموزشی و توانبخشی روزانه در تهران وجود دارد میافزاید: تعداد این مراکز در کلیه استانهای کشور در حال حاضر 88 مرکز است که توسط تیم تخصصی اداره میشوند. در این مراکز علاوه بر ارائه خدمات کمک شنوایی و گفتار درمانی به کودکان، خدمات توانبخشی دیگری مانند آموزش مهارتهای زندگی و مهارتهای ارتباطی مورد توجه قرار میگیرد. همچنین خانواده این کودکان نیز از خدمات آموزشی و مشاوره بهرهمند میشوند تا بتوانند کودک خود را در راه دستیابی به نتیجه مطلوب کمک کنند.
خادم تأکید میکند: تلاش ما بر این است که این کودکان بتوانند همانند سایر کودکان در آینده از تحصیل و زندگی عادی برخوردار شوند. اما متأسفانه برای خدمات گفتار درمانی پوشش بیمه پیشبینی نشده است و این عامل میتواند امکان استفاده از این خدمات را از بسیاری از کودکان مبتلا به ناشنوایی و کم شنوایی سلب کند. از اینرو بهزیستی شرایطی را فراهم کرده تا توانخواهان درصورت ارائه اسناد مثبت هزینههای صورت گرفته به ادارات بهزیستی شهرستانهای محل سکونت در قالب کمک هزینه درمان حمایت شوند.
او با بیان اینکه در دوران کرونا با توجه به تعطیلی مراکز، این آموزش بهصورت آنلاین انجام میپذیرد ادامه میدهد: بهزیستی با توجه به درجهبندی مرکز برای کودکانی که از مراکز درجه 2 خدمات دریافت میکنند یک میلیون و دویست هزار تومان و برای کودکانی که به مراکز درجه یک مراجعه میکنند یک میلیون و سیصدوپنجاه هزار تومان پرداخت میکند.
موانع فرهنگی و اقتصادی عامل بازماندن کمشنوایان از زندگی طبیعی
حامد عابدینزاده رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران با اشاره به موانع فرهنگی در جامعه به «ایران» میگوید: کم نیستند خانوادههایی که نمیخواهند معلولیت فرزند کم شنوا و ناشنوای خود را بپذیرند و هرگز به سراغ بهزیستی نمیروند. آنها تلاش میکنند با استفاده از خدمات گفتار درمانی کودک خود را یک فرد عادی جلوه دهند این درحالی است که هویت این کودک ناشنوا یا کم شنوا است و باید در کنار دریافت این خدمات بهصورت جدی، زبان اشاره را نیز بیاموزد.
او ادامه میدهد: هنگامی که کودک زبان اشاره را بیاموزد با دریافت خدمات گفتار درمانی بهتر از این خدمات بهره میبرد و زودتر سخن گفتن را میآموزد. این امر باعث میشود او کمتر دچار آسیبهای روحی و روانی شود.
عابدینزاده در ادامه به ماده 6 قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت اشاره میکند و میگوید: هنگامی که این قانون بهعنوان لایحه به مجلس ارائه شد، در ماده 6 آن از کلمه حسی استفاده شده بود. کلمه حسی، بینایی و شنوایی را در برمیگیرد و نهادها و سازمانها را موظف میکند از ناشنوایان و خدمات توانبخشی آنها حمایت کنند اما متأسفانه این کلمه از این ماده از قانون حذف شد. به همین دلیل خدماتی مانند تربیت شنوایی و گفتاردرمانی که نیازمند حمایت نهادهای دولتی هستند مغفول ماندهاند. از سوی دیگر بیمهها نیز توجهی به اهمیت این خدمات ندارند و به همین دلیل خانوادهها مجبور به پرداخت هزینههای بالایی هستند.
او تأکید میکند: تعرفه گفتار درمانی در مراکز دولتی معمولاً 50 تا 80 هزارتومان برای هر جلسه است و این مبلغ در مؤسسات خصوصی به 120 تا 200 هزار تومان میرسد. هرچند بهزیستی تا حد توان خود تلاش میکند بخشی از این هزینهها را پوشش دهد اما نمیتواند آنها را کامل پوشش دهد. در این میان کودکان نا شنوا و کم شنوا هستند که قربانی میشوند.
به گفته رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران گفتار درمانی و کمک به کودک کم شنوا تنها به آموزش سخن گفتن ختم نمیشود بلکه او باید بتواند سخنان فرد مقابل خود را بدرستی درک کند و بفهمد.
عابدینزاده تأکید میکند: باید قبل از 6 ماهگی تربیت شنیداری در این کودکان آغاز شود اما هزینههای بالا و نیاز به همراهی مدام والدین با کودک، برای بسیاری از خانوادهها دشوار است. چرا که این درمان بسرعت پایان نمییابد و کودک بعد از یک سال و نیم میتواند زبان اشاره را بیاموزد و در سالهای بعدی و از سن 3 سالگی باید با گفتار درمانی سخن گفتن را بیاموزد. این روند هزینه بسیاری را به خانوادهها تحمیل میکند از اینرو بسیاری از آنها که در دهکهای پایین جامعه قرار دارند طی این مسیر درمانی با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. بهطوری که گاهی در میانه راه از ادامه آن باز میمانند و گاهی هم درمان و دریافت خدمات را به تأخیر میاندازند.
او خاطرنشان میکند: در شرایطی که یک و نیم تا دومیلیون نفر ناشنوا و کم شنوا در کشور وجود دارد، جمعیت کمی از آنها تحت پوشش بهزیستی قرار دارند و خدمات توانبخشی دریافت میکنند از اینرو میتوان گفت که موانع فرهنگی موجود در جامعه به پنهان ماندن این افراد و بازماندن آنها از زندگی طبیعی منجر شده است.
رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه به مشکلات این قشر از جامعه در هنگام پاندمی کرونا اشاره میکند و میگوید: تحریمهای ناجوانمردانه و شرایط اقتصادی ناشی از شیوع بیماری کرونا به افزایش هزینه وسایل و خدمات توانبخشی منجر شده است. بههمین دلیل بسیاری از ناشنوایان و خانوادههای آنها در تهیه وسایل توانبخشی همچون سمعک و دریافت خدمات توانبخشی با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند. هزینه تهیه یک سمعک خیلی معمولی حدود سه میلیون تومان است که بیمه تأمین اجتماعی تنها یک میلیون تومان آن را پرداخت میکند و مابقی بر عهده فرد استفاده کننده و خانواده اوست. البته بیمههای سلامت و تکمیلی هم بخشی از آن را پرداخت میکنند اما همه این افراد از بیمههای تکمیلی بهرهمند نیستند. از سوی دیگر قطعات دیجیتال این سمعکها باید هر چند سال یکبار تعویض شود که همه اینها هزینههای بالایی را به استفاده کننده تحمیل میکند.
او ادامه میدهد: با شیوع کرونا و لزوم استفاده از ماسک ناشنوایان و کم شنواها با مشکلات ارتباطی مواجه شدند. این امر شامل حال افرادی که حتی کاشت حلزون گوش داشتند هم میشد. این افراد برای ارتباط با اطرافیان خود دچار مشکل میشدند و به اجبار ماسک خود را کنار میزدند و صحبت میکردند. این رفتار به افزایش مبتلایان در میان این قشر منجر شد. از اینرو تأکید میکنم کودکان کم شنوا و ناشنوا با کاشت حلزون و استفاده از سمعک، شنوا نمیشوند و نیازمند دریافت خدمات توانبخشی مانند تربیت شنوایی، گفتار درمانی و آموزش زبان اشاره هستند بنابراین باید این خدمات تحت پوشش بیمه مناسب قرار بگیرند.
عابدینزاده با بیان اینکه هزینه بالای گفتار درمانی و جدی نگرفتن آموزش زبان اشاره بهدلیل موانع فرهنگی مهمترین مشکل این گروه از جامعه است اظهار میکند: در حالی که بیش از 150 کشور جهان زبان اشاره را بهصورت رسمی در قوانین خود تأیید کردهاند متأسفانه در ایران این زبان بهصورت رسمی پذیرفته نشده است.
یک گفتاردرمانگر تاکنون در بیمارستانهای تأمین اجتماعی استخدام نشده است
مرتضی پودینه گفتاردرمانگر نیز در گفتوگو با «ایران» از نبود پوشش بیمهای برای هزینههای گفتار درمانی گلایه میکند و میگوید: ما در خصوص خدمات توانبخشی بخصوص گفتار درمانی با مشکلات بسیاری مواجه هستیم. هزینههای درمان بسیاری از خانوادهها را از ادامه روند درمان بهصورت مستمر بازمی دارد و به آسیب کودک کمشنوا و ناشنوا منجر میشود.
او میافزاید: فردی که برای گفتاردرمانی مراجعه میکند با توجه به نوع آسیب و مشکلی که دچار آن شده، حداقل چندین ماه درگیر پروسه درمان است و باید جلسات متعددی را در مرکز درمانی بگذراند.
در حقیقت خدمات گفتار درمانی برای طیف وسیعی از افراد جامعه و در گروههای سنی مختلف از نوزاد تا سالمند ارائه میشود اما هزینه این خدمت تحت پوشش بیمههای پایه قرار ندارد. البته به تازگی با پیگیریهای فراوان و برگزاری جلسات متعدد بالاخره در حوزه کاردرمانی و گفتار درمانی برخی از کدهای درمانی تحت پوشش بیمهای با اولویتهای شهرهای محروم قرار گرفته است اما هنوز مشخص نیست چقدر خدمات توانبخشی این کودکان را پوشش میدهد.
این گفتاردرمانگر با تأکید براینکه این پوشش بیمهای برای همه اختلالات نیازمند به گفتار درمانی درنظرگرفته نشده، میگوید: این موضوع شامل حال همه بیمهها هم نیست و درحال حاضر تنها بیمه سلامت این موضوع را شروع کرده است.
بیمه تأمین اجتماعی که بیمه پایه و فراگیر کشور ما بهشمار میآید، گفتار درمانی را پوشش نمیدهد و حتی یک نفر گفتاردرمانگر تاکنون در بیمارستانهای تحت پوشش تأمین اجتماعی استخدام نشده است. از اینرو بسیاری از هموطنان ما از این خدمت محروم میشوند چون در بیمه تأمین اجتماعی تعریف نشده است.
مرتضی پودینه با بیان اینکه هزینههای درمان مانع از این میشود که یک کودک ناشنوا بتواند به فردی عادی در جامعه تبدیل شود، اضافه میکند: از آنجایی که این افراد در هر هفته به 2 تا 3 جلسه توانبخشی نیاز دارند و هر جلسه در مراکز دولتی حداقل 55 هزار تومان و در مراکز خصوصی حداقل 120 هزار تومان است چنین افرادی در پایان ماه هزینه زیادی پرداخت میکنند که بیمه عادی آن را پوشش نمیدهد و بیمه مکمل هم یک سوم یا در خوشبینانهترین حالت دو سوم آن را البته با تعرفه دولتی پرداخت میکند. یعنی او حتی اگر از این خدمات در کلینیکهای خصوصی استفاده کرده باشد بازهم بیمه مکمل هزینههای او را با تعرفه دولتی محاسبه و پرداخت میکند. این ظلم به خانواده بیمار و خود بیمار است چراکه مجبور میشود درمان خود را نیمه کاره رها کند.
او خاطرنشان میکند: سهلانگاری بیمهها به باقی ماندن معلولیت در کودکان منجر میشود. بیماران بسیاری دارم که والدین آنها بهدلیل هزینه درمان از تعداد جلسات درمان میکاهند یا خواهش میکنند هزینه خدمات کمتر شود تا بتوانند فرزند خود را برای درمان بیاورند. متأسفانه خانوادههای دارای فرزندان کم شنوا علاوه بر هزینههای گفتار درمانی و تربیت شنیداری هزینههای دیگری هم دارند. یک قالبگیری ساده گوش برای سمعک حداقل 400 هزارتومان هزینه دارد. خرید سمعک، تنظیم آن و سایر هزینهها، زندگی را برای این دسته از خانوادهها بسیار دشوار کرده است.
این گفتاردرمانگر میگوید: متأسفانه در میان بیمارانم در مناطق محروم سیستان و بلوچستان مشاهده کردهام که بسیاری از آنها از سمعک دست دوم استفاده میکنند. مثلاً بیمار سمعک کودک دیگری را که کاشت حلزون کرده با هزینه کمتر میخرد چون توان تهیه سمعک نو ندارد. اما همین بیمار با مشکلات متعددی مانند مشکل دار بودن قالب گوش و یا بهم خوردن تنظیم مواجه میشود که رسیدن به نتیجه مطلوب را برای او به تأخیر میاندازد. این درحالی است که یکی از بیماران کم شنوای من که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بود و از همان ابتدا سمعکی مناسب را با هزینه بالا تهیه کرده و استفاده میکرد به مدد سمعک مناسب و البته گرانقیمت آنقدر خوب میشنید که با یک ماه گفتار درمانی توانست بخوبی سخن بگوید و مشکلاتش مرتفع شود.
او تأکید میکند: متأسفانه در برخی از مراکز، نیروی متخصص تحصیلکرده فعالیت نمیکند و نیروی غیرمتخصص در ازای دریافت هزینه کمتر با گذراندن دورهای کوتاه بهعنوان متخصص فعالیت میکند.
ضرورت مداخلات بهنگام در پیشگیری از ناشنوایی
علی همت محمودنژاد
مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق معلولین ایران
ناشنوایی از نظر تعاریف علمی بهدلیل تفاوت طرح وارههای ارتباطی افراد ناشنوا با سایر افراد جامعه از سختترین نوع معلولیتها در جهان است. با استناد بههمین تعریف و مطالعه اجتماعی، علمی و فرهنگی افراد دارای ناشنوایی میبینیم که این افراد از نظر کسب مدارج علمی نسبت به سایر گروههای معلولیت همانند نابینایان بهطور معناداری جاماندهاند.
به زبان سادهتر میزان افراد دارای مدارج علمی در افراد ناشنوا نسبت به سایر گروههای دارای معلولیت همانند نابینایان کمتر است. درحالی که این اختلاف بهدلیل اختلاف در هوش و ذکاوت نیست بلکه بهدلیل نبود امکانات ارتباطی و سایر اقدامات توانبخشی است که میبایست صورت بگیرد تا فرد دارای ناشنوایی قدرت ارتباط با جامعه و تطبیق خود با دنیای اطراف را داشته باشد. لذا بهنظر میرسد در همان دوران کودکی مداخلات بهنگام برای شناسایی افراد دارای ناشنوایی و اقدامات توانبخشی از نظر تربیت شنیداری، ایجاد کانال شنیداری، کاشت حلزون و سایر اقداماتی که میتواند شنوایی بازمانده کودک دارای ناشنوایی را برگرداند، لازم و ضروری است. در این حین مشاوره به والدین برای پذیرش کودک با شرایط موجود و تشویق آنها برای گسترش اقدامات درمانی و توانبخشی و پیگیری مداوم این موضوع ضروری به نظر میرسد.
درحالیکه هزینه درمان و توانبخشی یک کودک دارای ناشنوایی با مداخله بهنگام، از یک دهم تمام هزینههایی که یک فرد ناشنوای بالغ برای جامعه و خانواده ایجاد میکند کمتر است، متأسفانه هنوز افراد ناشنوایی با سنین پایین که اینگونه اقدامات برای آنها انجام نشده است در جامعه دیده میشوند.
والدین و خانوادهها در چند ماهه نخست تولد میتوانند نقش بسزایی در کاهش آسیبهای ناشی از ناشنوایی در جامعه داشته باشند. همچنین واضح است انجام خدمات توانبخشی از قبیل تربیت شنیداری، گفتاردرمانی و خدمات مشاورهای برای کودک دارای ناشنوایی و خانواده او ضروری است و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
خبرنگار
در دنیای امروز بسیاری از ما بهدنبال لحظهای سکوت هستیم تا آرامش خود را بازیابیم اما در همین دنیا، افرادی هستند که زندگیشان به سکوت گره خورده است. سکوتی تلخ که بر جنبههای مختلف زندگی آنها سایه انداخته و مانع رشد مهارتهای ارتباطی و اجتماعی آنها شده است. کودکان کم شنوا و ناشنوا نمونهای از این افراد هستند که ناخواسته قدم به دنیای سکوت گذاشتهاند و برای رهایی از این معلولیت پنهان و بازگشت به جامعه، نیازمند مداخلات توانبخشی هستند. در شرایطی که 70 درصد ارتباطات هر فرد از طریق گفتار و شنیدار است و لزوم استفاده از مداخلات توانبخشی برکسی پوشیده نیست، متأسفانه دستیابی و بهرهمندی از این خدمات برای بسیاری از کودکان سرابی بیش نیست. چون خانواده آنها توانایی پرداخت هزینههای تربیت شنوایی و گفتار درمانی را ندارند و بیمههای پایه و مکمل نیز این خدمت را تحت پوشش قرار نمیدهند. از اینرو کوله بار هزینههای این قشر از جامعه هرروز سنگینتر از روز قبل میشود و پیمودن این مسیر سختتر و دشوارتر.
شیوع بیماری کرونا در جهان مانعی دیگر بر سر راه بازگشت این کودکان به دنیای ارتباطات اجتماعی بدل شده چرا که ارتباط نزدیک در گفتار درمانی و احتمال ابتلا به بیماری باعث شده بسیاری از خانوادهها عطای گفتاردرمانی را به لقایش ببخشند یا آن را از طریق آنلاین ادامه دهند که قطعاً مانند شیوه حضوری ثمربخش نخواهد بود.
امیر از این کودکان کم شنوا است. او اولین کلمه را در 8 سالگی برزبان آورده است. چون خانواده 8 نفره او آنقدر درگیر مسائل و مشکلات اقتصادی هستند که درمان بیمارستان امیر در اولویت نیست. حالا اما به همت پدر و چند خیّر او توانسته درمان خود را از سر بگیرد و در 8 سالگی نام خود را به زبان بیاورد. او در یکی از مناطق محروم جنوب کشور زندگی میکند. ضعف او در شنیدن و سخن گفتن مانع از حضور او در مدرسه شده اما به گفته مادرش حالا که به درمان پاسخ داده امیدوار است که بزودی تحصیل را شروع کند.
زینت اما دخترکی 5 ساله است. اوهم با افت شنوایی به دنیا آمد. مادرش همان ماههای نخست تولدش متوجه شد که دخترک به صداهای محیط پاسخ مناسبی نمیدهد و دچار مشکل شنوایی است. درمان زینت از همان ماههای نخست زندگیاش آغاز شده اما حالا دیگر رمقی برای پدر و مادرش نمانده است. مادر زینت میگوید: همسرم یک کارگر ساده است اما همین که فهمیدیم زینت کم شنواست همه پس انداز، طلا و از وسایل خانه هرآنچه قابل فروش بود فروختیم تا سمعک خوب و مناسب برای دخترکم تهیه کنیم و هزینه درمان او را بپردازیم. خدا میداند برما چه گذشت و من چقدر به منشی و درمانگر دخترم اصرار کردم که هزینه کمتری از ما بگیرد گاهی از خودم خجالت میکشیدم اما متأسفانه بیمه این هزینهها را پرداخت نمیکرد و من چارهای جز فروختن وسایل و التماس به درمانگران دخترم نداشتم. اما حالا خوشحالم که فرزندم میتواند مانند همسالانش حرف بزند.
از هر 1000 تولد زنده 2 تا 4 نوزاد دچار کمشنوایی هستند
به روایت آمار از هر 1000نفر موالید زنده 2 تا 4 نوزاد دچار درجاتی از کم شنوایی هستند که با غربالگری مشخص میشوند. در حقیقت اگر این معلولیت قبل از سه ماهگی تشخیص داده شود و این کودکان از همان ماههای ابتدایی تولد و قبل از 6 ماهگی تحت درمانهای توانبخشی قرارگیرند میتوانند مانند سایر کودکان در مدارس عادی به تحصیل خود ادامه دهند و از زندگی طبیعی بهرهمند شوند.
درواقع تجویز وسیله کمک شنوایی مانند سمعک، کاشت حلزون، تربیت شنوایی وگفتار درمانی، مداخلات توانبخشی مورد نیاز برای مبتلایان به ناشنوایی و کم شنوایی در سنین کودکی بهشمار میآید که نیازمند صرف هزینه بسیار بالایی است که بعضاً از توان خانوادهها خارج میشود. متأسفانه در این مورد جای خالی بیمههای پایه بهشدت به چشم میآید و خانواده این کودکان تنها پای در این کارزار میگذارند.
البته بهزیستی هم بخشی از این هزینهها را برای جمعیت هدف خود پرداخت میکند اما تعداد افرادی که تحت پوشش بهزیستی هستند یعنی حدود 222 هزار نفر در مقایسه با جمعیت بیش از یک و نیم میلیونی ناشنوایان، تعداد زیادی نیست و رهایی از این مشکل نیاز به عزمی جدی و اقداماتی مؤثرتر دارد.
سیداحمد خادم، معاون امورتوانبخشی بهزیستی استان تهران با تأکید بر اهمیت حمایت از خانوادههای دارای فرزند کم شنوا یا ناشنوا به «ایران» میگوید: سازمان بهزیستی با هدف حمایت فرد ناشنوا و کمشنوا و خانوادهاش، مراکزی را با نام مرکز خدمات آموزشی و توانبخشی روزانه خانواده و کودکان مبتلا به اختلال شنوایی راهاندازی کرده است که در این مراکز خدمات گفتار درمانی و تربیت شنیداری ارائه میشود.
او با اشاره به اینکه در حال حاضر 4 مرکز خدمات آموزشی و توانبخشی روزانه در تهران وجود دارد میافزاید: تعداد این مراکز در کلیه استانهای کشور در حال حاضر 88 مرکز است که توسط تیم تخصصی اداره میشوند. در این مراکز علاوه بر ارائه خدمات کمک شنوایی و گفتار درمانی به کودکان، خدمات توانبخشی دیگری مانند آموزش مهارتهای زندگی و مهارتهای ارتباطی مورد توجه قرار میگیرد. همچنین خانواده این کودکان نیز از خدمات آموزشی و مشاوره بهرهمند میشوند تا بتوانند کودک خود را در راه دستیابی به نتیجه مطلوب کمک کنند.
خادم تأکید میکند: تلاش ما بر این است که این کودکان بتوانند همانند سایر کودکان در آینده از تحصیل و زندگی عادی برخوردار شوند. اما متأسفانه برای خدمات گفتار درمانی پوشش بیمه پیشبینی نشده است و این عامل میتواند امکان استفاده از این خدمات را از بسیاری از کودکان مبتلا به ناشنوایی و کم شنوایی سلب کند. از اینرو بهزیستی شرایطی را فراهم کرده تا توانخواهان درصورت ارائه اسناد مثبت هزینههای صورت گرفته به ادارات بهزیستی شهرستانهای محل سکونت در قالب کمک هزینه درمان حمایت شوند.
او با بیان اینکه در دوران کرونا با توجه به تعطیلی مراکز، این آموزش بهصورت آنلاین انجام میپذیرد ادامه میدهد: بهزیستی با توجه به درجهبندی مرکز برای کودکانی که از مراکز درجه 2 خدمات دریافت میکنند یک میلیون و دویست هزار تومان و برای کودکانی که به مراکز درجه یک مراجعه میکنند یک میلیون و سیصدوپنجاه هزار تومان پرداخت میکند.
موانع فرهنگی و اقتصادی عامل بازماندن کمشنوایان از زندگی طبیعی
حامد عابدینزاده رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران با اشاره به موانع فرهنگی در جامعه به «ایران» میگوید: کم نیستند خانوادههایی که نمیخواهند معلولیت فرزند کم شنوا و ناشنوای خود را بپذیرند و هرگز به سراغ بهزیستی نمیروند. آنها تلاش میکنند با استفاده از خدمات گفتار درمانی کودک خود را یک فرد عادی جلوه دهند این درحالی است که هویت این کودک ناشنوا یا کم شنوا است و باید در کنار دریافت این خدمات بهصورت جدی، زبان اشاره را نیز بیاموزد.
او ادامه میدهد: هنگامی که کودک زبان اشاره را بیاموزد با دریافت خدمات گفتار درمانی بهتر از این خدمات بهره میبرد و زودتر سخن گفتن را میآموزد. این امر باعث میشود او کمتر دچار آسیبهای روحی و روانی شود.
عابدینزاده در ادامه به ماده 6 قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت اشاره میکند و میگوید: هنگامی که این قانون بهعنوان لایحه به مجلس ارائه شد، در ماده 6 آن از کلمه حسی استفاده شده بود. کلمه حسی، بینایی و شنوایی را در برمیگیرد و نهادها و سازمانها را موظف میکند از ناشنوایان و خدمات توانبخشی آنها حمایت کنند اما متأسفانه این کلمه از این ماده از قانون حذف شد. به همین دلیل خدماتی مانند تربیت شنوایی و گفتاردرمانی که نیازمند حمایت نهادهای دولتی هستند مغفول ماندهاند. از سوی دیگر بیمهها نیز توجهی به اهمیت این خدمات ندارند و به همین دلیل خانوادهها مجبور به پرداخت هزینههای بالایی هستند.
او تأکید میکند: تعرفه گفتار درمانی در مراکز دولتی معمولاً 50 تا 80 هزارتومان برای هر جلسه است و این مبلغ در مؤسسات خصوصی به 120 تا 200 هزار تومان میرسد. هرچند بهزیستی تا حد توان خود تلاش میکند بخشی از این هزینهها را پوشش دهد اما نمیتواند آنها را کامل پوشش دهد. در این میان کودکان نا شنوا و کم شنوا هستند که قربانی میشوند.
به گفته رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران گفتار درمانی و کمک به کودک کم شنوا تنها به آموزش سخن گفتن ختم نمیشود بلکه او باید بتواند سخنان فرد مقابل خود را بدرستی درک کند و بفهمد.
عابدینزاده تأکید میکند: باید قبل از 6 ماهگی تربیت شنیداری در این کودکان آغاز شود اما هزینههای بالا و نیاز به همراهی مدام والدین با کودک، برای بسیاری از خانوادهها دشوار است. چرا که این درمان بسرعت پایان نمییابد و کودک بعد از یک سال و نیم میتواند زبان اشاره را بیاموزد و در سالهای بعدی و از سن 3 سالگی باید با گفتار درمانی سخن گفتن را بیاموزد. این روند هزینه بسیاری را به خانوادهها تحمیل میکند از اینرو بسیاری از آنها که در دهکهای پایین جامعه قرار دارند طی این مسیر درمانی با مشکلات بسیاری مواجه میشوند. بهطوری که گاهی در میانه راه از ادامه آن باز میمانند و گاهی هم درمان و دریافت خدمات را به تأخیر میاندازند.
او خاطرنشان میکند: در شرایطی که یک و نیم تا دومیلیون نفر ناشنوا و کم شنوا در کشور وجود دارد، جمعیت کمی از آنها تحت پوشش بهزیستی قرار دارند و خدمات توانبخشی دریافت میکنند از اینرو میتوان گفت که موانع فرهنگی موجود در جامعه به پنهان ماندن این افراد و بازماندن آنها از زندگی طبیعی منجر شده است.
رئیس انجمن خانواده ناشنوایان ایران در ادامه به مشکلات این قشر از جامعه در هنگام پاندمی کرونا اشاره میکند و میگوید: تحریمهای ناجوانمردانه و شرایط اقتصادی ناشی از شیوع بیماری کرونا به افزایش هزینه وسایل و خدمات توانبخشی منجر شده است. بههمین دلیل بسیاری از ناشنوایان و خانوادههای آنها در تهیه وسایل توانبخشی همچون سمعک و دریافت خدمات توانبخشی با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند. هزینه تهیه یک سمعک خیلی معمولی حدود سه میلیون تومان است که بیمه تأمین اجتماعی تنها یک میلیون تومان آن را پرداخت میکند و مابقی بر عهده فرد استفاده کننده و خانواده اوست. البته بیمههای سلامت و تکمیلی هم بخشی از آن را پرداخت میکنند اما همه این افراد از بیمههای تکمیلی بهرهمند نیستند. از سوی دیگر قطعات دیجیتال این سمعکها باید هر چند سال یکبار تعویض شود که همه اینها هزینههای بالایی را به استفاده کننده تحمیل میکند.
او ادامه میدهد: با شیوع کرونا و لزوم استفاده از ماسک ناشنوایان و کم شنواها با مشکلات ارتباطی مواجه شدند. این امر شامل حال افرادی که حتی کاشت حلزون گوش داشتند هم میشد. این افراد برای ارتباط با اطرافیان خود دچار مشکل میشدند و به اجبار ماسک خود را کنار میزدند و صحبت میکردند. این رفتار به افزایش مبتلایان در میان این قشر منجر شد. از اینرو تأکید میکنم کودکان کم شنوا و ناشنوا با کاشت حلزون و استفاده از سمعک، شنوا نمیشوند و نیازمند دریافت خدمات توانبخشی مانند تربیت شنوایی، گفتار درمانی و آموزش زبان اشاره هستند بنابراین باید این خدمات تحت پوشش بیمه مناسب قرار بگیرند.
عابدینزاده با بیان اینکه هزینه بالای گفتار درمانی و جدی نگرفتن آموزش زبان اشاره بهدلیل موانع فرهنگی مهمترین مشکل این گروه از جامعه است اظهار میکند: در حالی که بیش از 150 کشور جهان زبان اشاره را بهصورت رسمی در قوانین خود تأیید کردهاند متأسفانه در ایران این زبان بهصورت رسمی پذیرفته نشده است.
یک گفتاردرمانگر تاکنون در بیمارستانهای تأمین اجتماعی استخدام نشده است
مرتضی پودینه گفتاردرمانگر نیز در گفتوگو با «ایران» از نبود پوشش بیمهای برای هزینههای گفتار درمانی گلایه میکند و میگوید: ما در خصوص خدمات توانبخشی بخصوص گفتار درمانی با مشکلات بسیاری مواجه هستیم. هزینههای درمان بسیاری از خانوادهها را از ادامه روند درمان بهصورت مستمر بازمی دارد و به آسیب کودک کمشنوا و ناشنوا منجر میشود.
او میافزاید: فردی که برای گفتاردرمانی مراجعه میکند با توجه به نوع آسیب و مشکلی که دچار آن شده، حداقل چندین ماه درگیر پروسه درمان است و باید جلسات متعددی را در مرکز درمانی بگذراند.
در حقیقت خدمات گفتار درمانی برای طیف وسیعی از افراد جامعه و در گروههای سنی مختلف از نوزاد تا سالمند ارائه میشود اما هزینه این خدمت تحت پوشش بیمههای پایه قرار ندارد. البته به تازگی با پیگیریهای فراوان و برگزاری جلسات متعدد بالاخره در حوزه کاردرمانی و گفتار درمانی برخی از کدهای درمانی تحت پوشش بیمهای با اولویتهای شهرهای محروم قرار گرفته است اما هنوز مشخص نیست چقدر خدمات توانبخشی این کودکان را پوشش میدهد.
این گفتاردرمانگر با تأکید براینکه این پوشش بیمهای برای همه اختلالات نیازمند به گفتار درمانی درنظرگرفته نشده، میگوید: این موضوع شامل حال همه بیمهها هم نیست و درحال حاضر تنها بیمه سلامت این موضوع را شروع کرده است.
بیمه تأمین اجتماعی که بیمه پایه و فراگیر کشور ما بهشمار میآید، گفتار درمانی را پوشش نمیدهد و حتی یک نفر گفتاردرمانگر تاکنون در بیمارستانهای تحت پوشش تأمین اجتماعی استخدام نشده است. از اینرو بسیاری از هموطنان ما از این خدمت محروم میشوند چون در بیمه تأمین اجتماعی تعریف نشده است.
مرتضی پودینه با بیان اینکه هزینههای درمان مانع از این میشود که یک کودک ناشنوا بتواند به فردی عادی در جامعه تبدیل شود، اضافه میکند: از آنجایی که این افراد در هر هفته به 2 تا 3 جلسه توانبخشی نیاز دارند و هر جلسه در مراکز دولتی حداقل 55 هزار تومان و در مراکز خصوصی حداقل 120 هزار تومان است چنین افرادی در پایان ماه هزینه زیادی پرداخت میکنند که بیمه عادی آن را پوشش نمیدهد و بیمه مکمل هم یک سوم یا در خوشبینانهترین حالت دو سوم آن را البته با تعرفه دولتی پرداخت میکند. یعنی او حتی اگر از این خدمات در کلینیکهای خصوصی استفاده کرده باشد بازهم بیمه مکمل هزینههای او را با تعرفه دولتی محاسبه و پرداخت میکند. این ظلم به خانواده بیمار و خود بیمار است چراکه مجبور میشود درمان خود را نیمه کاره رها کند.
او خاطرنشان میکند: سهلانگاری بیمهها به باقی ماندن معلولیت در کودکان منجر میشود. بیماران بسیاری دارم که والدین آنها بهدلیل هزینه درمان از تعداد جلسات درمان میکاهند یا خواهش میکنند هزینه خدمات کمتر شود تا بتوانند فرزند خود را برای درمان بیاورند. متأسفانه خانوادههای دارای فرزندان کم شنوا علاوه بر هزینههای گفتار درمانی و تربیت شنیداری هزینههای دیگری هم دارند. یک قالبگیری ساده گوش برای سمعک حداقل 400 هزارتومان هزینه دارد. خرید سمعک، تنظیم آن و سایر هزینهها، زندگی را برای این دسته از خانوادهها بسیار دشوار کرده است.
این گفتاردرمانگر میگوید: متأسفانه در میان بیمارانم در مناطق محروم سیستان و بلوچستان مشاهده کردهام که بسیاری از آنها از سمعک دست دوم استفاده میکنند. مثلاً بیمار سمعک کودک دیگری را که کاشت حلزون کرده با هزینه کمتر میخرد چون توان تهیه سمعک نو ندارد. اما همین بیمار با مشکلات متعددی مانند مشکل دار بودن قالب گوش و یا بهم خوردن تنظیم مواجه میشود که رسیدن به نتیجه مطلوب را برای او به تأخیر میاندازد. این درحالی است که یکی از بیماران کم شنوای من که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار بود و از همان ابتدا سمعکی مناسب را با هزینه بالا تهیه کرده و استفاده میکرد به مدد سمعک مناسب و البته گرانقیمت آنقدر خوب میشنید که با یک ماه گفتار درمانی توانست بخوبی سخن بگوید و مشکلاتش مرتفع شود.
او تأکید میکند: متأسفانه در برخی از مراکز، نیروی متخصص تحصیلکرده فعالیت نمیکند و نیروی غیرمتخصص در ازای دریافت هزینه کمتر با گذراندن دورهای کوتاه بهعنوان متخصص فعالیت میکند.
ضرورت مداخلات بهنگام در پیشگیری از ناشنوایی
علی همت محمودنژاد
مدیرعامل انجمن دفاع از حقوق معلولین ایران
ناشنوایی از نظر تعاریف علمی بهدلیل تفاوت طرح وارههای ارتباطی افراد ناشنوا با سایر افراد جامعه از سختترین نوع معلولیتها در جهان است. با استناد بههمین تعریف و مطالعه اجتماعی، علمی و فرهنگی افراد دارای ناشنوایی میبینیم که این افراد از نظر کسب مدارج علمی نسبت به سایر گروههای معلولیت همانند نابینایان بهطور معناداری جاماندهاند.
به زبان سادهتر میزان افراد دارای مدارج علمی در افراد ناشنوا نسبت به سایر گروههای دارای معلولیت همانند نابینایان کمتر است. درحالی که این اختلاف بهدلیل اختلاف در هوش و ذکاوت نیست بلکه بهدلیل نبود امکانات ارتباطی و سایر اقدامات توانبخشی است که میبایست صورت بگیرد تا فرد دارای ناشنوایی قدرت ارتباط با جامعه و تطبیق خود با دنیای اطراف را داشته باشد. لذا بهنظر میرسد در همان دوران کودکی مداخلات بهنگام برای شناسایی افراد دارای ناشنوایی و اقدامات توانبخشی از نظر تربیت شنیداری، ایجاد کانال شنیداری، کاشت حلزون و سایر اقداماتی که میتواند شنوایی بازمانده کودک دارای ناشنوایی را برگرداند، لازم و ضروری است. در این حین مشاوره به والدین برای پذیرش کودک با شرایط موجود و تشویق آنها برای گسترش اقدامات درمانی و توانبخشی و پیگیری مداوم این موضوع ضروری به نظر میرسد.
درحالیکه هزینه درمان و توانبخشی یک کودک دارای ناشنوایی با مداخله بهنگام، از یک دهم تمام هزینههایی که یک فرد ناشنوای بالغ برای جامعه و خانواده ایجاد میکند کمتر است، متأسفانه هنوز افراد ناشنوایی با سنین پایین که اینگونه اقدامات برای آنها انجام نشده است در جامعه دیده میشوند.
والدین و خانوادهها در چند ماهه نخست تولد میتوانند نقش بسزایی در کاهش آسیبهای ناشی از ناشنوایی در جامعه داشته باشند. همچنین واضح است انجام خدمات توانبخشی از قبیل تربیت شنیداری، گفتاردرمانی و خدمات مشاورهای برای کودک دارای ناشنوایی و خانواده او ضروری است و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک نیازمند بازنگری در هیأت دولت است
13 سال انتظار برای آبی شدن آسمان
زهره افشار
خبرنگار
اراک یکی از هشت کلانشهر آلوده کشور است که در سالجاری تاکنون 127 روز ناسالم را پشت سر گذاشته است، امسال خشکسالی همراه با تغییر اقلیم شرایط را برای ساکنان این شهر بدتر از سال های پیش کرده و مردم نگرانند که تعداد روزهای خاکستری باز هم بیشتر شود این درحالی است که چشم امید مردم به اجرای کامل طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک است؛ طرحی که به گفته مسئولان در طول این 13 سال فقط بین 50 تا 70 درصد این طرح شکل اجرایی گرفته است.
«مهدی زندیه وکیلی» معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار مرکزی در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: در ابتدای دهه ۸۰ طرح مطالعاتی توسط دانشگاه صنعتی اصفهان بهعنوان طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک صورت گرفت که در سال ۸۳ خروجی این مطالعات بهعنوان طرح جامع مصوب شد و باید اقداماتی براساس آن برای برطرف کردن آلودگی کلانشهر اراک انجام میگرفت.
وی افزود: تاکنون کمتر از 70 درصد بندهای طرح جامع کاهش آلودگی هوا اجرایی شده است و دلیل عدم اجرای کامل آن به تعهدات دولت در خارج از استان برمیگردد؛ بهعنوان مثال میباید با تأمین اعتبار کشوری متروی اراک راهاندازی میشد که این اتفاق نیفتاده یا اینکه براساس مصوبه دولت نهم مبنی بر انتقال سریع کارگاه آندسازی کارخانه ایرالکو با شعاع مناسب شهر صورت میگرفت که انجام نشده است؛ ولی در مجموع باید گفت بخشهایی از طرح جامع کاهش آلودگی اراک هنوز اجرا نشده که نیاز به اعتبارات کشوری و تعهدات فرا استانی داشته است.
وی همچنین در خصوص بازنگری این طرح نیز تصریح کرد: شکی نیست که طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک با توجه به گذر دو دهه نیاز به بازنگری دارد، به همین جهت در سال ۹۶ قراردادی برای بازنگری آن منعقد، مشاور تعیین شده و در حال جمعبندی موارد اصلاحی هستیم.
وی خاطرنشان کرد: کاهش آلودگی کلانشهر اراک با توجه به ارتباط مستقیمی که با سلامت مردم دارد همچنین دغدغهای که ساکنان اراک در این زمینه دارند یکی از اولویتهای کاری استانداری است و خوشبختانه همه دستگاهها نیز با توجه به اهمیت موضوع پای کار آمدهاند.
در همین حال «رضا میرزایی» مدیرکل محیط زیست استان مرکزی نیز به «ایران» گفت: از سال 95 تا 98 شاهد روند کاهشی آلودگی هوا بودیم اما با بروز خشکسالی، تغییرات اقلیمی بهدلیل توپوگرافی خاص منطقه و وضعیت تالاب میقان شاهد افزایش روزهای ناسالم در سالجاری بودیم.
وی تصریح کرد: ما نیز بر این باوریم که تنها 70 درصد طرح جمع آلودگی هوای اراک اجرا شده که دلیل آن هم به مواردی مانند مترو و تأمین نشدن اعتبار کمک به بازگشایی خیابان سراسری 55 متری برمیگردد؛ اما خوشبختانه بخش اعظم اعتبار مورد نیاز بازنگری طرح تأمین شده و امیدواریم تا پایان سال به نتایج مثبتی در این زمینه برسیم.
وی همچنین درخصوص ادامه سوخت مازوت در نیروگاه شازند با وجود ممنوعیت مصرف آن گفت: کار ما اندازهگیری خروجی سوخت است و موارد تخلف را به اطلاع مراجع ذیصلاح میرسانیم. ضمن اینکه این نیروگاه یک چهارم سوخت کشور را تأمین میکند و واقعیت این است که نیروگاه شازند اصولاً یک نیروگاه مازوت سوز است که باید تغییراتی در سیستم سوخت آن صورت گیرد.
در هفته جاری ده ها مشعل مازوت سوز این پالایشگاه خاموش شده که گام مثبتی است و نکته پراهمیت این است که پالایشگاه شازند هم امسال یک درصد میزان گوگرد در سوخت مازوت را کاهش داده که این مسأله توانسته اثرات قابل توجهی درکاهش انتشار آلودگی داشته باشد.
وی در پاسخ به انتقاد برخی فعالان محیط زیست درخصوص آلایندگی سوخت جایگاههای استان گفت: در حال حاضر کلیه جایگاههای استان از سوخت پاک استفاده میکنند.
میرزایی همچنین افزود: وظیفه حفاظت محیط زیست، اندازهگیری دقیق خروجی سوخت های استان است که هرچه قدر از دستگاهها و تجهیزات به روزتری استفاده شود میتوانیم تحلیل دقیقتری ارائه بدهیم و به همین دلیل انتظار ما تأمین اعتبار لازم برای کالیبراسیون دستگاههای موجود و خرید دستگاههای جدید است.
ضرورت بازنگری طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک
از سوی دیگر نماینده مردم اراک، خنداب و کمیجان در مجلس شورای اسلامی گفت: لازم است بازنگری در طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک، از سوی سازمان حفاظت محیط زیست کشور پیگیری و دوباره در هیأت وزیران مطرح و مصوب شود.
«علی اکبر کریمی» در گفتوگو با ایرنا افزود: با تصویب و بازنگری طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک، امید است تکالیف جدیدی متناسب با آب و هوا و محیط زیست منطقه برای دستگاهها تعیین و اعتبارات مورد نیاز نیز در بودجه سالانه لحاظ شود.
این نماینده مجلس اظهار داشت: طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک در سال ۸۷ به دستور هیأت وزیران ابلاغ شد، اما متأسفانه با وجود گذشت ۱۳ سال از تصویب این طرح تاکنون کمتر از ۵۰ درصد مصوبات اجرایی شده است.
کریمی با اشاره به مباحثی که با رئیس سازمان محیط زیست درباره آلودگی شهر اراک مطرح کرده، گفت: یکی از مباحث نیاز به تقویت تجهیزات و امکانات پایش شرایط محیط زیستی در اراک و سطح منطقه بود که در این راستا نیز مکاتبهای انجام شد که انتظار میرود در مجموع بیش از ۳۰ میلیارد ریال، اعتبار در اختیار اداره کل حفاظت محیط زیست استان قرار گیرد.
وی ادامه داد: اعتبار پیشبینی شده برای خرید تجهیزات کالیبراسیون ایستگاههای پایش آلودگی هوا، خرید تجهیزات و ارتقای سیستم ایستگاهها و بویژه خرید ۲ دستگاه آنالیزر دی اکسید گوگرد است.
خبرنگار
اراک یکی از هشت کلانشهر آلوده کشور است که در سالجاری تاکنون 127 روز ناسالم را پشت سر گذاشته است، امسال خشکسالی همراه با تغییر اقلیم شرایط را برای ساکنان این شهر بدتر از سال های پیش کرده و مردم نگرانند که تعداد روزهای خاکستری باز هم بیشتر شود این درحالی است که چشم امید مردم به اجرای کامل طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک است؛ طرحی که به گفته مسئولان در طول این 13 سال فقط بین 50 تا 70 درصد این طرح شکل اجرایی گرفته است.
«مهدی زندیه وکیلی» معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار مرکزی در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: در ابتدای دهه ۸۰ طرح مطالعاتی توسط دانشگاه صنعتی اصفهان بهعنوان طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک صورت گرفت که در سال ۸۳ خروجی این مطالعات بهعنوان طرح جامع مصوب شد و باید اقداماتی براساس آن برای برطرف کردن آلودگی کلانشهر اراک انجام میگرفت.
وی افزود: تاکنون کمتر از 70 درصد بندهای طرح جامع کاهش آلودگی هوا اجرایی شده است و دلیل عدم اجرای کامل آن به تعهدات دولت در خارج از استان برمیگردد؛ بهعنوان مثال میباید با تأمین اعتبار کشوری متروی اراک راهاندازی میشد که این اتفاق نیفتاده یا اینکه براساس مصوبه دولت نهم مبنی بر انتقال سریع کارگاه آندسازی کارخانه ایرالکو با شعاع مناسب شهر صورت میگرفت که انجام نشده است؛ ولی در مجموع باید گفت بخشهایی از طرح جامع کاهش آلودگی اراک هنوز اجرا نشده که نیاز به اعتبارات کشوری و تعهدات فرا استانی داشته است.
وی همچنین در خصوص بازنگری این طرح نیز تصریح کرد: شکی نیست که طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک با توجه به گذر دو دهه نیاز به بازنگری دارد، به همین جهت در سال ۹۶ قراردادی برای بازنگری آن منعقد، مشاور تعیین شده و در حال جمعبندی موارد اصلاحی هستیم.
وی خاطرنشان کرد: کاهش آلودگی کلانشهر اراک با توجه به ارتباط مستقیمی که با سلامت مردم دارد همچنین دغدغهای که ساکنان اراک در این زمینه دارند یکی از اولویتهای کاری استانداری است و خوشبختانه همه دستگاهها نیز با توجه به اهمیت موضوع پای کار آمدهاند.
در همین حال «رضا میرزایی» مدیرکل محیط زیست استان مرکزی نیز به «ایران» گفت: از سال 95 تا 98 شاهد روند کاهشی آلودگی هوا بودیم اما با بروز خشکسالی، تغییرات اقلیمی بهدلیل توپوگرافی خاص منطقه و وضعیت تالاب میقان شاهد افزایش روزهای ناسالم در سالجاری بودیم.
وی تصریح کرد: ما نیز بر این باوریم که تنها 70 درصد طرح جمع آلودگی هوای اراک اجرا شده که دلیل آن هم به مواردی مانند مترو و تأمین نشدن اعتبار کمک به بازگشایی خیابان سراسری 55 متری برمیگردد؛ اما خوشبختانه بخش اعظم اعتبار مورد نیاز بازنگری طرح تأمین شده و امیدواریم تا پایان سال به نتایج مثبتی در این زمینه برسیم.
وی همچنین درخصوص ادامه سوخت مازوت در نیروگاه شازند با وجود ممنوعیت مصرف آن گفت: کار ما اندازهگیری خروجی سوخت است و موارد تخلف را به اطلاع مراجع ذیصلاح میرسانیم. ضمن اینکه این نیروگاه یک چهارم سوخت کشور را تأمین میکند و واقعیت این است که نیروگاه شازند اصولاً یک نیروگاه مازوت سوز است که باید تغییراتی در سیستم سوخت آن صورت گیرد.
در هفته جاری ده ها مشعل مازوت سوز این پالایشگاه خاموش شده که گام مثبتی است و نکته پراهمیت این است که پالایشگاه شازند هم امسال یک درصد میزان گوگرد در سوخت مازوت را کاهش داده که این مسأله توانسته اثرات قابل توجهی درکاهش انتشار آلودگی داشته باشد.
وی در پاسخ به انتقاد برخی فعالان محیط زیست درخصوص آلایندگی سوخت جایگاههای استان گفت: در حال حاضر کلیه جایگاههای استان از سوخت پاک استفاده میکنند.
میرزایی همچنین افزود: وظیفه حفاظت محیط زیست، اندازهگیری دقیق خروجی سوخت های استان است که هرچه قدر از دستگاهها و تجهیزات به روزتری استفاده شود میتوانیم تحلیل دقیقتری ارائه بدهیم و به همین دلیل انتظار ما تأمین اعتبار لازم برای کالیبراسیون دستگاههای موجود و خرید دستگاههای جدید است.
ضرورت بازنگری طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک
از سوی دیگر نماینده مردم اراک، خنداب و کمیجان در مجلس شورای اسلامی گفت: لازم است بازنگری در طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک، از سوی سازمان حفاظت محیط زیست کشور پیگیری و دوباره در هیأت وزیران مطرح و مصوب شود.
«علی اکبر کریمی» در گفتوگو با ایرنا افزود: با تصویب و بازنگری طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک، امید است تکالیف جدیدی متناسب با آب و هوا و محیط زیست منطقه برای دستگاهها تعیین و اعتبارات مورد نیاز نیز در بودجه سالانه لحاظ شود.
این نماینده مجلس اظهار داشت: طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک در سال ۸۷ به دستور هیأت وزیران ابلاغ شد، اما متأسفانه با وجود گذشت ۱۳ سال از تصویب این طرح تاکنون کمتر از ۵۰ درصد مصوبات اجرایی شده است.
کریمی با اشاره به مباحثی که با رئیس سازمان محیط زیست درباره آلودگی شهر اراک مطرح کرده، گفت: یکی از مباحث نیاز به تقویت تجهیزات و امکانات پایش شرایط محیط زیستی در اراک و سطح منطقه بود که در این راستا نیز مکاتبهای انجام شد که انتظار میرود در مجموع بیش از ۳۰ میلیارد ریال، اعتبار در اختیار اداره کل حفاظت محیط زیست استان قرار گیرد.
وی ادامه داد: اعتبار پیشبینی شده برای خرید تجهیزات کالیبراسیون ایستگاههای پایش آلودگی هوا، خرید تجهیزات و ارتقای سیستم ایستگاهها و بویژه خرید ۲ دستگاه آنالیزر دی اکسید گوگرد است.
ظرفیت های دیپلماسی اقتصادی با 15 کشور همسایه
حسن داناییفر
سفیر سابق ایران در عراق
نشست آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور با سفرا و رؤسای نمایندگیهای ایران در کشورهای همسایه، یک از نشستهای مهم، ضروری و کاربردی دولت جدید طی ماههای گذشته بهشمار میرود؛ چرا که رئیس دولت سیزدهم در این نشست راهبردی، از سفرا، نگاه به بیرون از منظر توسعه وضعیت اقتصادی فعلی را مطالبه کردند. راهبرد نگاه به بیرونی که نه بهمعنای ادغام اقتصاد ما در اقتصاد منطقهای و بینالمللی، بلکه بهعنوان فرصتی طلایی برای توسعه بازار صادرات و زمینهای برای تعامل و همزیستی با اقتصاد منطقهای، میتوان از آن یاد کرد.
در حال حاضر راهبرد نگاه به بیرون از چنین دریچهای میتواند وضعیت اقتصادی فعلی ما را دگرگون کند؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران میتواند با 15 کشور پیرامونی، بیش از 2 هزار میلیارد دلار فعالیت اقتصادی در حوزههای مختلف بازرگانی، انرژی، گردشگری، خدمات فنی مهندسی و حتی ترانزیت بازاری برقرار کرده و با حضور در چنین بازار بزرگی، نیازهای داخلی را برطرف کرده و همزمان تولیدات داخلی را که در وضعیت نابسامانی قرار دارد دگرگون کند. در همین راستا نشست کاربردی و راهبردی رئیس جمهور و مطالبه بحق و درست ایشان از سفرا، میتواند نقشی کلیدی در توسعه روابط اقتصادی ما با کشورهای پیرامونی ایفا کرده و از همین منظر نیز به تعالی رشد و توسعه اقتصاد داخلی کمک شایانی نماید. رئیس دولت سیزدهم در این نشست بر وجود سرمایههای فراوان در کشورهای پیرامونی اشاره کرده و بر بهرهبرداری آن از طریق سفرا تأکید کردند. از همین منظر نیز سفرا میتوانند با توسعه فعالیتهای اقتصادی و ارتباط با صاحبان شرکتها و ایرانیان خارج از کشور، زمینه جذب فعالیت اقتصادی به داخل کشور را فراهم نمایند. در هر صورت امیدواریم که این نشست دستاوردهای عینی و ملموسی را نیز از خود بروز داده و زمینهای را برای توسعه فعالیتهای اقتصادی در داخل فراهم نماید. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در سایه سیاستهای عدم وابستگی اقتصادی به بخش نفت طی سالهای گذشته، سرمایهگذاریهای بسیار زیادی را از روی ناچاری یا از روی تدبیر بر تولید محصول متمرکز کرده است. به تعبیری دیگر، اقتصاد کشورمان بر اساس برنامه توسعه اول تا ششم، تأکیدات رهبر معظم انقلاب و مسئولان نظام و اصول قوانین اساسی، بهسمت تولید ثروت و نه فروش و یا استخراج ثروت مبتنی شده است، اما در شرایط کنونی و علیرغم ظرفیتهای تولیدات داخلی، صادرات کشور به حداقل رسیده است. این در حالی است که در برنامه چهارم که مبتنی بر سند چشمانداز 20 ساله و بهعنوان یک سند بالادستی تهیه و تدوین شده است، بر نگاه پیرامونی و توسعه اقتصاد داخلی تأکید بسیاری شده است. در شرایط کنونی، حضور جمهوری اسلامی ایران در بازارهای پیرامونی 3 دستاورد بزرگ را برای کشور رقم خواهد زد؛ 1-درآمدهای ارزی شرکتها و کارخانجات افزایش خواهد یافت. 2-شرکتها قادر خواهند بود در سایه درآمدهای ارزی، نیازمندیهای خود از قبیل مواد اولیه و برخی قطعات را تأمین کنند. 3- خطوط تولید به روزرسانی خواهند شد.
نکته مهم این است که راهبرد نگاه به بیرون و یا به تعبیری حضور در بیرون در امتداد تولیدات داخلی، زمینه رقابت علمی و تکنولوژیک با دیگر کشورها را برای ما فراهم کرده و بستری مناسب را برای تعامل و همزیستی اقتصادی و نه ادغام در اقتصاد منطقهای و بینالمللی، فراهم خواهد کرد. سفرا در این سازوکار میتوانند نقش مهمی را ایفا کرده و همزمان با برطرف کردن موانع موجود، زمینه سرمایهگذاری و شکوفایی هر چه بیشتر اقتصادی در این مرز و بوم را فراهم کنند. همانگونه که ما در دوره حضور در عراق، چنین موضوعی را بواقع تجربه کرده و اثرات مثبت آن را در توسعه و رشد سرمایهگذاریهای اقتصادی مشاهده کردیم، سفرا میتوانند این موضوع را در حوزههایی نظیر اقتصاد دیجیتال، دریا و ظرفیتهای گردشگری مذهبی و سیاحتی بسط داده و پل ارتباطی تهران با پایتختی که در آن قرار گرفتهاند، باشند. متأسفانه در حال حاضر یک اشتباه رایج در خصوص عملکرد سفرا وجود دارد؛ اینکه سفرا صرفاً باید تمامی موضوعات را از چهارچوب حکومتها سروسامان دهند. این در حالی است که در بخشهای خصوصی و در چهارچوب قوانین جاری حکومتها، میتوانند در موضوعات کلیدی و اساسی نظیر توسعه اقتصاد پیرامونی فعالیت داشته و این امر را نیز استمرار بخشند. نکته نهایی اینکه نگاه راهبردی به بیرون از منظر توسعه اقتصادی و نه معنای رایج سیاسی، میتواند توسعه دهنده روابط سیاسی و منافع و مصالح میان کشورها بوده و همانند سندی محکم از روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای پیرامونی پشتیبانی کند. از همین منظر نیز میتوان نشست اخیر رئیس جمهور و وزیر محترم امور خارجه کشورمان با سفرا و رؤسای نمایندگیهای ایران در کشورهای همسایه را نشستی بهنگام، بموقع و تدبیری راهبردی و اساسی با هدف توسعه اقتصادی توصیف کرد.
سفیر سابق ایران در عراق
نشست آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور با سفرا و رؤسای نمایندگیهای ایران در کشورهای همسایه، یک از نشستهای مهم، ضروری و کاربردی دولت جدید طی ماههای گذشته بهشمار میرود؛ چرا که رئیس دولت سیزدهم در این نشست راهبردی، از سفرا، نگاه به بیرون از منظر توسعه وضعیت اقتصادی فعلی را مطالبه کردند. راهبرد نگاه به بیرونی که نه بهمعنای ادغام اقتصاد ما در اقتصاد منطقهای و بینالمللی، بلکه بهعنوان فرصتی طلایی برای توسعه بازار صادرات و زمینهای برای تعامل و همزیستی با اقتصاد منطقهای، میتوان از آن یاد کرد.
در حال حاضر راهبرد نگاه به بیرون از چنین دریچهای میتواند وضعیت اقتصادی فعلی ما را دگرگون کند؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران میتواند با 15 کشور پیرامونی، بیش از 2 هزار میلیارد دلار فعالیت اقتصادی در حوزههای مختلف بازرگانی، انرژی، گردشگری، خدمات فنی مهندسی و حتی ترانزیت بازاری برقرار کرده و با حضور در چنین بازار بزرگی، نیازهای داخلی را برطرف کرده و همزمان تولیدات داخلی را که در وضعیت نابسامانی قرار دارد دگرگون کند. در همین راستا نشست کاربردی و راهبردی رئیس جمهور و مطالبه بحق و درست ایشان از سفرا، میتواند نقشی کلیدی در توسعه روابط اقتصادی ما با کشورهای پیرامونی ایفا کرده و از همین منظر نیز به تعالی رشد و توسعه اقتصاد داخلی کمک شایانی نماید. رئیس دولت سیزدهم در این نشست بر وجود سرمایههای فراوان در کشورهای پیرامونی اشاره کرده و بر بهرهبرداری آن از طریق سفرا تأکید کردند. از همین منظر نیز سفرا میتوانند با توسعه فعالیتهای اقتصادی و ارتباط با صاحبان شرکتها و ایرانیان خارج از کشور، زمینه جذب فعالیت اقتصادی به داخل کشور را فراهم نمایند. در هر صورت امیدواریم که این نشست دستاوردهای عینی و ملموسی را نیز از خود بروز داده و زمینهای را برای توسعه فعالیتهای اقتصادی در داخل فراهم نماید. واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران در سایه سیاستهای عدم وابستگی اقتصادی به بخش نفت طی سالهای گذشته، سرمایهگذاریهای بسیار زیادی را از روی ناچاری یا از روی تدبیر بر تولید محصول متمرکز کرده است. به تعبیری دیگر، اقتصاد کشورمان بر اساس برنامه توسعه اول تا ششم، تأکیدات رهبر معظم انقلاب و مسئولان نظام و اصول قوانین اساسی، بهسمت تولید ثروت و نه فروش و یا استخراج ثروت مبتنی شده است، اما در شرایط کنونی و علیرغم ظرفیتهای تولیدات داخلی، صادرات کشور به حداقل رسیده است. این در حالی است که در برنامه چهارم که مبتنی بر سند چشمانداز 20 ساله و بهعنوان یک سند بالادستی تهیه و تدوین شده است، بر نگاه پیرامونی و توسعه اقتصاد داخلی تأکید بسیاری شده است. در شرایط کنونی، حضور جمهوری اسلامی ایران در بازارهای پیرامونی 3 دستاورد بزرگ را برای کشور رقم خواهد زد؛ 1-درآمدهای ارزی شرکتها و کارخانجات افزایش خواهد یافت. 2-شرکتها قادر خواهند بود در سایه درآمدهای ارزی، نیازمندیهای خود از قبیل مواد اولیه و برخی قطعات را تأمین کنند. 3- خطوط تولید به روزرسانی خواهند شد.
نکته مهم این است که راهبرد نگاه به بیرون و یا به تعبیری حضور در بیرون در امتداد تولیدات داخلی، زمینه رقابت علمی و تکنولوژیک با دیگر کشورها را برای ما فراهم کرده و بستری مناسب را برای تعامل و همزیستی اقتصادی و نه ادغام در اقتصاد منطقهای و بینالمللی، فراهم خواهد کرد. سفرا در این سازوکار میتوانند نقش مهمی را ایفا کرده و همزمان با برطرف کردن موانع موجود، زمینه سرمایهگذاری و شکوفایی هر چه بیشتر اقتصادی در این مرز و بوم را فراهم کنند. همانگونه که ما در دوره حضور در عراق، چنین موضوعی را بواقع تجربه کرده و اثرات مثبت آن را در توسعه و رشد سرمایهگذاریهای اقتصادی مشاهده کردیم، سفرا میتوانند این موضوع را در حوزههایی نظیر اقتصاد دیجیتال، دریا و ظرفیتهای گردشگری مذهبی و سیاحتی بسط داده و پل ارتباطی تهران با پایتختی که در آن قرار گرفتهاند، باشند. متأسفانه در حال حاضر یک اشتباه رایج در خصوص عملکرد سفرا وجود دارد؛ اینکه سفرا صرفاً باید تمامی موضوعات را از چهارچوب حکومتها سروسامان دهند. این در حالی است که در بخشهای خصوصی و در چهارچوب قوانین جاری حکومتها، میتوانند در موضوعات کلیدی و اساسی نظیر توسعه اقتصاد پیرامونی فعالیت داشته و این امر را نیز استمرار بخشند. نکته نهایی اینکه نگاه راهبردی به بیرون از منظر توسعه اقتصادی و نه معنای رایج سیاسی، میتواند توسعه دهنده روابط سیاسی و منافع و مصالح میان کشورها بوده و همانند سندی محکم از روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای پیرامونی پشتیبانی کند. از همین منظر نیز میتوان نشست اخیر رئیس جمهور و وزیر محترم امور خارجه کشورمان با سفرا و رؤسای نمایندگیهای ایران در کشورهای همسایه را نشستی بهنگام، بموقع و تدبیری راهبردی و اساسی با هدف توسعه اقتصادی توصیف کرد.
رویکرد رسانههای فارسیزبان خارجی به مذاکرات وین و آنچه پنهان کردند
محمدمهدی ملکی
کارشناس مسائل بینالملل
پایتخت اتریش کماکان شاهد حضور دیپلماتهای ایرانی و اعضای باقیمانده در برجام است که تلاش میکنند با تداوم مذاکرات به سطح قابل قبولی از درک مشترک با یکدیگر در جهت کاستن از اختلاف نظرها دست یابند.
مذاکرات در وین میان ایران و 1+4 با دو دستورکار مشخص چگونگی لغو تحریمها و بازگشت امریکا به برجام همچنان جریان دارد.
توپ برجام مدتهاست از زمان خروج یکجانبه امریکا از آن قرارداد در زمین طرف غربی است، آنها هستند که باید تصمیم بگیرند که آیا خواهان اجرای تعهداتشان در قالب آن قرارداد هستند یا همچنان میخواهند با فرار از مسئولیت و هوچیگری، بازی شماتت و مقصرجلوه دادن ایران را در رسانههای گسترده خود دنبال کنند.
دور هفتم این نشست در 8 آذرماه درحالی برگزار شد که گویی رسانههای فارسیزبان خارجی با دستور کاری مشخص از پیش از آغاز نشست مهیای اجرای سیاست ابلاغی به آنها بودند.
شاید یکی از بارزترین محورهای کاری آنها برای آن دور از نشستها، بازی شماتت یا مقصر دانستن ایران برای آنچه بود که آنها شکست در مذاکرات 8 آذر قلمداد کردند.
در این گفتار تلاش میشود به صورتی موجز به برخی از تکنیکهای عملیات روانی رسانههای فارسیزبان خارجی درخصوص دور جدید مذاکرات وین تا به امروز اشاره کنیم:
-هجمه روانی نسبت به کمیت و کیفیت تیم ایرانی حاضر در نشست وین؛ آنها تلاش کردند نقطه قوت ایران را که نشان از عزم و اراده جدی تهران برای به نتیجه رسیدن مذاکرات داشت، نقطه ضعف قلمداد کنند.
این موضوع در حالی است که ترکیب هیأت ایرانی حاضر در نشست وین، کاملاً حرفهای و بر اساس نیاز و اولویت ایران درخصوص مذاکره برای لغو تحریمها چیده شده بود.
-ترسیم دو راهی کاذب شکست یا پیروزی برای مذاکرات دور هفتم؛ این رسانهها تلاش کردند تا با مطرح کردن این موضوع فضایی ایجاد کنند که در نهایت افکار عمومی مجموعه اقدامات و رفتارهای ایران را مسبب نتیجه نگرفتن مذاکرات بدانند.
این رویکرد از سوی رسانههای فوق در حالی بود که اکثر کارشناسان از ابتدا بر این باور بودند که نباید انتظار نتیجه خاصی از مذاکرات دور هفتم داشت، چرا که بعد از وقفه ایجاد شده دو طرف صرفاً قصد آشنایی با افکار و نظرات یکدیگر را دارند.
-تهدید قلمداد کردن برنامه صلحآمیز هستهای ایران برای کشورهای منطقه و جهان؛ این رسانهها با رویکردی حق بهجانب و یکطرفه از ایران خواستند که به تعهداتش در چهارچوب برجام بازگشته و به آنها عمل کند.
نکته قابل تأمل این است که این رسانهها بیآنکه درخصوص علل اصلی رسیدن به شرایط فعلی که همان «خروج غیرقانونی امریکا» و پس از آن «عدم اجرای تعهدات برجامی کشورهای اروپایی» است سخنی بگویند، بر مقصر جلوه دادن ایران تأکید کردند.
- القای این موضوع که هیأت ایرانی جدی نیست و قصد خرید زمان دارد؛ آنها به طرق مختلف به بیان این موضوع پرداختند که دیپلماتهای ایران در مذاکرات به دنبال خرید زمان هستند و اراده کافی برای به نتیجه رسیدن ندارند.
رسانههای خارجی با تکرار این موضوع که ایران قصد خرید زمان دارد تا بتواند به پیشرفتهای خود در برنامه هستهای سرعت بخشد، نیم نگاهی هم به خط نخنما شده القای خطر نزدیک شدن تهران به ساخت سلاح هستهای داشتند.
-بزرگنمایی و وارونه جلوه دادن پیشرفتهای ایران در برنامه هستهای؛ این رسانهها استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید در فردو و افزایش درصد غنیسازی ایران را از جمله نشانههای عملکرد خطرناک هستهای ایران دانسته که خارج از چهارچوب برجام است و موجبات نگرانی جامعه جهانی را فراهم کرده است.
این در حالی است که این موضوع نتیجه چندین ماه کار فنی و تخصصی است و ارتباطی با مذاکرات وین ندارد و از طرف دیگر کلیه اقدامات ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش شده است و آنها کاملاً در جریان کم و کیف موضوع قرار دارند.
به نظر میآید که رویکرد غرضورزانه این رسانهها به حدی زیاد از حد بود که حتی اشارهای به این موضوعات نداشتند که ایران و آژانس با یکدیگر در چهارچوب تعهدات پادمانی تعامل دارند، دوربینهای نظارتی آژانس کماکان در مراکز و تأسیسات هستهای ایران دایر است، بازرسان آژانس رفت و آمدهای خود به ایران و گفتوگو با مسئولان امر را دارند و در کنار همه این موارد، ایران همچنان یکی از اعضای پیمان NPT است.
اما در نهایت و با همه این تفاسیر باید گفت که هیأت ایرانی با برنامهای از پیش تعیین شده و با عملکردی هوشمندانه، در عمل اقدامات گسترده روانی طرف مقابل را ناکام گذاشتند و اجازه ندادند که این قبیل سیاستهای رفتاری غرب تأثیری بر پیگیری مصرانه ایران درخصوص لغو کلیه تحریمها در قالب تأمین منافع ملی بگذارد.
از سوی دیگر رفتار حرفهای رسانهای تیم مذاکره کننده باعث شده است که کارشناسان و رسانههای مخالف دولت در راستای هجمه رسانهای خود یکی از نقاط ضعف تیم مذاکره کننده را عملکرد رسانهای این تیم عنوان کنند در حالی که رویکرد این رسانه ها نشان می دهد عموماً از مسائلی انتقاد میکنند که نقاط قوت تیم مذاکرهکننده به حساب میآید. همین رویه آنها نشان می دهد تیم ایران در مذاکرات وین با مدیریت رسانهها به خوبی توانسته است جو عمومی مذاکرات را مدیریت کند.
کارشناس مسائل بینالملل
پایتخت اتریش کماکان شاهد حضور دیپلماتهای ایرانی و اعضای باقیمانده در برجام است که تلاش میکنند با تداوم مذاکرات به سطح قابل قبولی از درک مشترک با یکدیگر در جهت کاستن از اختلاف نظرها دست یابند.
مذاکرات در وین میان ایران و 1+4 با دو دستورکار مشخص چگونگی لغو تحریمها و بازگشت امریکا به برجام همچنان جریان دارد.
توپ برجام مدتهاست از زمان خروج یکجانبه امریکا از آن قرارداد در زمین طرف غربی است، آنها هستند که باید تصمیم بگیرند که آیا خواهان اجرای تعهداتشان در قالب آن قرارداد هستند یا همچنان میخواهند با فرار از مسئولیت و هوچیگری، بازی شماتت و مقصرجلوه دادن ایران را در رسانههای گسترده خود دنبال کنند.
دور هفتم این نشست در 8 آذرماه درحالی برگزار شد که گویی رسانههای فارسیزبان خارجی با دستور کاری مشخص از پیش از آغاز نشست مهیای اجرای سیاست ابلاغی به آنها بودند.
شاید یکی از بارزترین محورهای کاری آنها برای آن دور از نشستها، بازی شماتت یا مقصر دانستن ایران برای آنچه بود که آنها شکست در مذاکرات 8 آذر قلمداد کردند.
در این گفتار تلاش میشود به صورتی موجز به برخی از تکنیکهای عملیات روانی رسانههای فارسیزبان خارجی درخصوص دور جدید مذاکرات وین تا به امروز اشاره کنیم:
-هجمه روانی نسبت به کمیت و کیفیت تیم ایرانی حاضر در نشست وین؛ آنها تلاش کردند نقطه قوت ایران را که نشان از عزم و اراده جدی تهران برای به نتیجه رسیدن مذاکرات داشت، نقطه ضعف قلمداد کنند.
این موضوع در حالی است که ترکیب هیأت ایرانی حاضر در نشست وین، کاملاً حرفهای و بر اساس نیاز و اولویت ایران درخصوص مذاکره برای لغو تحریمها چیده شده بود.
-ترسیم دو راهی کاذب شکست یا پیروزی برای مذاکرات دور هفتم؛ این رسانهها تلاش کردند تا با مطرح کردن این موضوع فضایی ایجاد کنند که در نهایت افکار عمومی مجموعه اقدامات و رفتارهای ایران را مسبب نتیجه نگرفتن مذاکرات بدانند.
این رویکرد از سوی رسانههای فوق در حالی بود که اکثر کارشناسان از ابتدا بر این باور بودند که نباید انتظار نتیجه خاصی از مذاکرات دور هفتم داشت، چرا که بعد از وقفه ایجاد شده دو طرف صرفاً قصد آشنایی با افکار و نظرات یکدیگر را دارند.
-تهدید قلمداد کردن برنامه صلحآمیز هستهای ایران برای کشورهای منطقه و جهان؛ این رسانهها با رویکردی حق بهجانب و یکطرفه از ایران خواستند که به تعهداتش در چهارچوب برجام بازگشته و به آنها عمل کند.
نکته قابل تأمل این است که این رسانهها بیآنکه درخصوص علل اصلی رسیدن به شرایط فعلی که همان «خروج غیرقانونی امریکا» و پس از آن «عدم اجرای تعهدات برجامی کشورهای اروپایی» است سخنی بگویند، بر مقصر جلوه دادن ایران تأکید کردند.
- القای این موضوع که هیأت ایرانی جدی نیست و قصد خرید زمان دارد؛ آنها به طرق مختلف به بیان این موضوع پرداختند که دیپلماتهای ایران در مذاکرات به دنبال خرید زمان هستند و اراده کافی برای به نتیجه رسیدن ندارند.
رسانههای خارجی با تکرار این موضوع که ایران قصد خرید زمان دارد تا بتواند به پیشرفتهای خود در برنامه هستهای سرعت بخشد، نیم نگاهی هم به خط نخنما شده القای خطر نزدیک شدن تهران به ساخت سلاح هستهای داشتند.
-بزرگنمایی و وارونه جلوه دادن پیشرفتهای ایران در برنامه هستهای؛ این رسانهها استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید در فردو و افزایش درصد غنیسازی ایران را از جمله نشانههای عملکرد خطرناک هستهای ایران دانسته که خارج از چهارچوب برجام است و موجبات نگرانی جامعه جهانی را فراهم کرده است.
این در حالی است که این موضوع نتیجه چندین ماه کار فنی و تخصصی است و ارتباطی با مذاکرات وین ندارد و از طرف دیگر کلیه اقدامات ایران به آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش شده است و آنها کاملاً در جریان کم و کیف موضوع قرار دارند.
به نظر میآید که رویکرد غرضورزانه این رسانهها به حدی زیاد از حد بود که حتی اشارهای به این موضوعات نداشتند که ایران و آژانس با یکدیگر در چهارچوب تعهدات پادمانی تعامل دارند، دوربینهای نظارتی آژانس کماکان در مراکز و تأسیسات هستهای ایران دایر است، بازرسان آژانس رفت و آمدهای خود به ایران و گفتوگو با مسئولان امر را دارند و در کنار همه این موارد، ایران همچنان یکی از اعضای پیمان NPT است.
اما در نهایت و با همه این تفاسیر باید گفت که هیأت ایرانی با برنامهای از پیش تعیین شده و با عملکردی هوشمندانه، در عمل اقدامات گسترده روانی طرف مقابل را ناکام گذاشتند و اجازه ندادند که این قبیل سیاستهای رفتاری غرب تأثیری بر پیگیری مصرانه ایران درخصوص لغو کلیه تحریمها در قالب تأمین منافع ملی بگذارد.
از سوی دیگر رفتار حرفهای رسانهای تیم مذاکره کننده باعث شده است که کارشناسان و رسانههای مخالف دولت در راستای هجمه رسانهای خود یکی از نقاط ضعف تیم مذاکره کننده را عملکرد رسانهای این تیم عنوان کنند در حالی که رویکرد این رسانه ها نشان می دهد عموماً از مسائلی انتقاد میکنند که نقاط قوت تیم مذاکرهکننده به حساب میآید. همین رویه آنها نشان می دهد تیم ایران در مذاکرات وین با مدیریت رسانهها به خوبی توانسته است جو عمومی مذاکرات را مدیریت کند.
کنترل چرخه تورم در بودجه 1401
محمد رضا یزدی زاده
اقتصاددان
رشد هزینههای جاری دولت در بودجه 1401 به میزان 5 درصد تعیین شده است که حکایت از کاهش بودجه جاری کشور دارد. این سیاست در راستای کنترل نرخ تورم لحاظ شده است. هم اکنون تورمی بالا را تجربه میکنیم و با اجرای سیاستهای کاهشی باید منتظر کاهش نرخ تورم در سال آینده باشیم که البته بهدلیل شرایط موجود، روند کاهش آن سریع نخواهد بود. در تبیین دلایل بروز این رخداد باید به انضباط مالی و اصلاح ساختار بودجه سال آینده اشاره کرد که بخوبی در لایحه ارائه شده نمود دارد. همچنین طی چند سال گذشته همواره بودجه عمرانی رو به کاهش بوده است و امسال شاهد نخستین لایحه بودجه هستیم که توانسته تعادل را میان بودجه عمرانی و جاری برقرار کند. این تصمیم در راستای کنترل چرخه فزاینده تورم اتخاذ شده است. در واقع چنانچه هزینههای جاری افزایش مییافت به تبع آن با افزایش حقوق و دستمزد مواجه بودیم که پدیده تورم پولی را رقم میزند و برخلاف آنچه تصور میشود این افزایش عملاً منجر به قدرت خرید کارمندان نخواهد شد و تنها تورم را توسعه میبخشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که کاهش هزینههای جاری با هدف کنترل نرخ تورم شرط لازم است و کافی نیست. این مهم در شرایطی محقق میشود که دیگر موتورهای کنترل تورم مانند طلا و ارز را خاموش کنیم. طلا و ارز دو شاخص بیثباتی اقتصاد کشور هستند و متأسفانه هم اکنون به جای پول در کشور کارکرد پیدا کردهاند. همچنین از دیگر اقدامات ضروری این است که چنین سیاستهایی توسط سازمان برنامه و بودجه درتبصرههای بودجه و توسط دولت در سیاستهای اجرایی نمود پیدا کند. در رابطه با کلیت بودجه نیز هنوز لازم است در جهت استقلال بودجه و سیستم تأمین مالی پایدار قدمهای اساسی برداشته شود. نسبت مالیات به کل بودجه حدود 40 درصد است و باید کاهش یابد اما از سوی دیگر 100 هزار میلیارد تومان نیز از فروش اوراق در نظر گرفته شده که میتواند تورم زا نباشد. بنابرین باید از ساختار تورم زای بودجه دوری کرد. هر چند که در حال حاضر نیمی از بودجه ماهیت تورمی ندارد.
انتظار این است که دولت بهسمت شفافسازی اقتصاد زیر زمینی حرکت کند و این مهم جز با کنترل شبه پولهایی همچون ارز و طلا ممکن نیست.علاوه بر آن افزایش درآمد مالیاتی بدون فشار مالیاتی به بخش تولید هم نکتهای است که دولت باید نسبت به آن اهتمام ورزد. سخن پایانی اینکه انضباط فقط متوجه بودجه جاری نیست بلکه تنظیم هزینه مناسب با درآمد و تأمین مالی پایدار به تبع شفافسازی اقتصاد زیرزمینی نیز مدنظر است.
اقتصاددان
رشد هزینههای جاری دولت در بودجه 1401 به میزان 5 درصد تعیین شده است که حکایت از کاهش بودجه جاری کشور دارد. این سیاست در راستای کنترل نرخ تورم لحاظ شده است. هم اکنون تورمی بالا را تجربه میکنیم و با اجرای سیاستهای کاهشی باید منتظر کاهش نرخ تورم در سال آینده باشیم که البته بهدلیل شرایط موجود، روند کاهش آن سریع نخواهد بود. در تبیین دلایل بروز این رخداد باید به انضباط مالی و اصلاح ساختار بودجه سال آینده اشاره کرد که بخوبی در لایحه ارائه شده نمود دارد. همچنین طی چند سال گذشته همواره بودجه عمرانی رو به کاهش بوده است و امسال شاهد نخستین لایحه بودجه هستیم که توانسته تعادل را میان بودجه عمرانی و جاری برقرار کند. این تصمیم در راستای کنترل چرخه فزاینده تورم اتخاذ شده است. در واقع چنانچه هزینههای جاری افزایش مییافت به تبع آن با افزایش حقوق و دستمزد مواجه بودیم که پدیده تورم پولی را رقم میزند و برخلاف آنچه تصور میشود این افزایش عملاً منجر به قدرت خرید کارمندان نخواهد شد و تنها تورم را توسعه میبخشد.
البته ذکر این نکته ضروری است که کاهش هزینههای جاری با هدف کنترل نرخ تورم شرط لازم است و کافی نیست. این مهم در شرایطی محقق میشود که دیگر موتورهای کنترل تورم مانند طلا و ارز را خاموش کنیم. طلا و ارز دو شاخص بیثباتی اقتصاد کشور هستند و متأسفانه هم اکنون به جای پول در کشور کارکرد پیدا کردهاند. همچنین از دیگر اقدامات ضروری این است که چنین سیاستهایی توسط سازمان برنامه و بودجه درتبصرههای بودجه و توسط دولت در سیاستهای اجرایی نمود پیدا کند. در رابطه با کلیت بودجه نیز هنوز لازم است در جهت استقلال بودجه و سیستم تأمین مالی پایدار قدمهای اساسی برداشته شود. نسبت مالیات به کل بودجه حدود 40 درصد است و باید کاهش یابد اما از سوی دیگر 100 هزار میلیارد تومان نیز از فروش اوراق در نظر گرفته شده که میتواند تورم زا نباشد. بنابرین باید از ساختار تورم زای بودجه دوری کرد. هر چند که در حال حاضر نیمی از بودجه ماهیت تورمی ندارد.
انتظار این است که دولت بهسمت شفافسازی اقتصاد زیر زمینی حرکت کند و این مهم جز با کنترل شبه پولهایی همچون ارز و طلا ممکن نیست.علاوه بر آن افزایش درآمد مالیاتی بدون فشار مالیاتی به بخش تولید هم نکتهای است که دولت باید نسبت به آن اهتمام ورزد. سخن پایانی اینکه انضباط فقط متوجه بودجه جاری نیست بلکه تنظیم هزینه مناسب با درآمد و تأمین مالی پایدار به تبع شفافسازی اقتصاد زیرزمینی نیز مدنظر است.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
ثبت نام در طرح مسکن ملی: وزیر راه و شهرسازی در تلویزیون گفتند مجردها هم در طرح مسکن ملی ثبتنام کنند و تا زمان تحویل مسکن، عقدنامه خود را بیاورند اما به اداره راه شهرستان که مراجعه میکنیم، میگن چنین بخشنامهای برای ما نیومده.الان هم کمتر از دو هفته برای ثبتنام وقت مونده. لطفاً پیگیر این موضوع باشید.
رسیدگی به مشکلات مردم: نمایندگان مجلس و شورای شهر تهران بازدیدی از سطح شهر تهران داشته باشند و به مشکلات روزمره مردم بخصوص گرانی رسیدگی نمایند.
افزایش حقوق فرهنگیان: بازنشسته فرهنگی هستم اما حقوق ماهانه کفاف این همه گرانی را نمیدهد لطفاًمسئولان محترم نسبت به افزایش حقوق فرهنگیان اقداماتی انجام دهند.
مشکلات ناشنوایان: باسلام؛ چراقطعات کاشت حلزون شنوایی ناشنوایان سریعاً ازگمرک ترخیص نمیشود؟ بارمالی درمان ازیک طرف، افت شنوایی درمدت نبود دستگاه ازطرف دیگر، افت گفتاری، افت تحصیلی، فشارروحی به خانواده، لطفاً رسیدگی نمایید.
شلوغی مترو: خانم گزانی در پیامی عنوان داشتند: شلوغی مترو آزار دهنده است لطفاً مسئولان محترم رسیدگی کنند.
تشکر و قدردانی از پزشکان و پرستاران بیمارستان آیتالله کاشانی: شهروندی در پیامی عنوان داشتند: از کلیه کادر پزشکی و پرستاران زحمتکش و با اخلاق بخش داخلی بیمارستان آیتالله کاشانی بهدلیل رسیدگی خوبشان به بیماران و برخورد با احترامشان تشکر و قدردانی میکنم. اگر نام این عزیزان بر ذهنمان نماند اما لبخند مهربانشان همیشه در خاطرمان خواهد ماند و قدردان زحماتشان هستیم.
محرومیت از برق - آقای صادق نجفی تیرتاشی: با سلام اینجانب پدر شهیدان والامقام نجفی ساکن روستای تیرتاش شهرستان گلوگاه استان مازندران هستم. متأسفانه این روستا از نعمت برق محروم است. برای وصل برق بارها با مسئولان تماسگرفتیم و کمک خواستیم. به ما میگویند باید امتیاز برق را به مبلغ چند میلیون تومان بخریم اما ساکنان روستا قادر به پرداخت چنین مبلغی نیستند. از مسئولان تقاضای رسیدگی داریم.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
ثبت نام در طرح مسکن ملی: وزیر راه و شهرسازی در تلویزیون گفتند مجردها هم در طرح مسکن ملی ثبتنام کنند و تا زمان تحویل مسکن، عقدنامه خود را بیاورند اما به اداره راه شهرستان که مراجعه میکنیم، میگن چنین بخشنامهای برای ما نیومده.الان هم کمتر از دو هفته برای ثبتنام وقت مونده. لطفاً پیگیر این موضوع باشید.
رسیدگی به مشکلات مردم: نمایندگان مجلس و شورای شهر تهران بازدیدی از سطح شهر تهران داشته باشند و به مشکلات روزمره مردم بخصوص گرانی رسیدگی نمایند.
افزایش حقوق فرهنگیان: بازنشسته فرهنگی هستم اما حقوق ماهانه کفاف این همه گرانی را نمیدهد لطفاًمسئولان محترم نسبت به افزایش حقوق فرهنگیان اقداماتی انجام دهند.
مشکلات ناشنوایان: باسلام؛ چراقطعات کاشت حلزون شنوایی ناشنوایان سریعاً ازگمرک ترخیص نمیشود؟ بارمالی درمان ازیک طرف، افت شنوایی درمدت نبود دستگاه ازطرف دیگر، افت گفتاری، افت تحصیلی، فشارروحی به خانواده، لطفاً رسیدگی نمایید.
شلوغی مترو: خانم گزانی در پیامی عنوان داشتند: شلوغی مترو آزار دهنده است لطفاً مسئولان محترم رسیدگی کنند.
تشکر و قدردانی از پزشکان و پرستاران بیمارستان آیتالله کاشانی: شهروندی در پیامی عنوان داشتند: از کلیه کادر پزشکی و پرستاران زحمتکش و با اخلاق بخش داخلی بیمارستان آیتالله کاشانی بهدلیل رسیدگی خوبشان به بیماران و برخورد با احترامشان تشکر و قدردانی میکنم. اگر نام این عزیزان بر ذهنمان نماند اما لبخند مهربانشان همیشه در خاطرمان خواهد ماند و قدردان زحماتشان هستیم.
محرومیت از برق - آقای صادق نجفی تیرتاشی: با سلام اینجانب پدر شهیدان والامقام نجفی ساکن روستای تیرتاش شهرستان گلوگاه استان مازندران هستم. متأسفانه این روستا از نعمت برق محروم است. برای وصل برق بارها با مسئولان تماسگرفتیم و کمک خواستیم. به ما میگویند باید امتیاز برق را به مبلغ چند میلیون تومان بخریم اما ساکنان روستا قادر به پرداخت چنین مبلغی نیستند. از مسئولان تقاضای رسیدگی داریم.
پرونده ویژه
رشد هزینههای جاری که در بودجه 1400 به ۱۱۱ درصد رسیده بودبرای سال 1401 تنها ۵ درصد شد
دولت کم هزینه
انضباط مالی بودجه 1401 به گونه ای است که کمترین رشد هزینه های جاری در 14 سال اخیر را داشته است
کارشناسان انرژی در گفتوگو با «ایران» قیمت و میزان فروش نفت را در لایحه بودجه بررسی کردند
عبور از تحریم محور بودجه 1401
در بودجه سال آتی قیمت هر بشکه نفت 10 دلار کمتر از میانگین قیمت سال جاری است
ممدوح سلامه استاد اقتصاد انرژی دانشگاه تجارت ESCP اروپا در گفتوگو با «ایران»:
پیشبینیهای نفتی بودجه قابل تحقق است
قیمت نفت بزودی کاهشهای اخیر خود را جبران میکند و افزایش خود را از سر خواهد گرفت
5 و 6
دولت کم هزینه
انضباط مالی بودجه 1401 به گونه ای است که کمترین رشد هزینه های جاری در 14 سال اخیر را داشته است
کارشناسان انرژی در گفتوگو با «ایران» قیمت و میزان فروش نفت را در لایحه بودجه بررسی کردند
عبور از تحریم محور بودجه 1401
در بودجه سال آتی قیمت هر بشکه نفت 10 دلار کمتر از میانگین قیمت سال جاری است
ممدوح سلامه استاد اقتصاد انرژی دانشگاه تجارت ESCP اروپا در گفتوگو با «ایران»:
پیشبینیهای نفتی بودجه قابل تحقق است
قیمت نفت بزودی کاهشهای اخیر خود را جبران میکند و افزایش خود را از سر خواهد گرفت
5 و 6
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
اعلام ممنوعیت هزینههای تشریفاتی از محل اعتبارات دولتی
-
مهدی رمضانی، سرپرست نهاد کتابخانههای عمومی کشور شد
-
آغاز ساخت 2 میلیون مسکن در سال آینده
-
استقلال 20 گرفت
-
رویکرد تیم مذاکره کننده فعلی و پیشین ایران چه تفاوتی دارد؟
-
کودکان کم شنوا در انتظارحمایت بیمه
-
13 سال انتظار برای آبی شدن آسمان
-
ظرفیت های دیپلماسی اقتصادی با 15 کشور همسایه
-
رویکرد رسانههای فارسیزبان خارجی به مذاکرات وین و آنچه پنهان کردند
-
کنترل چرخه تورم در بودجه 1401
-
سلام ایران
-
پرونده ویژه
اخبارایران آنلاین